Total search result: 202 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
|
|
Other Matches |
|
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
scanned |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scans |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scan |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
Apple Key |
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است |
keystroke |
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است |
calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
rollover |
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند |
straight line coding |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
compile |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiling |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiles |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
compiled |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
chord keying |
عمل انتخاب دو یا چند کلید همزمان برای انجام کاری |
halts |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halt |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
halted |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
run duration |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
tactile |
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا |
breakpoint |
حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه |
targetting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targeted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
target |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targets |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targetted |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
targeting |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
object computer |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
transversal |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
multi tasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
test |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
tested |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
tests |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
dry run |
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها |
mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
upper case |
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
foregrounding |
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره |
tests |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
Autocue |
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد |
test |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
tested |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
robustness |
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه |
soaks |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
soak |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
click |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
clicks |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
clicked |
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب |
execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
clicked |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
click |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
clicks |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
intelligence |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
rollover |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
executive |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
executives |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
primary key |
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.] |
foreground |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
break key |
کلید توقف |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
loops |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
loop |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
looped |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
modes |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
annotations |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
mode |
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه |
annotation |
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه |
roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
hitting |
انتخاب یک کلید |
hits |
انتخاب یک کلید |
hit |
انتخاب یک کلید |
ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
keystroke |
عمل انتخاب کلید |
software |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
action |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
actions |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
public |
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن . |
public |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
ineligibility |
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول |
menus |
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است |
menu |
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است |
ctrl |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
CTR |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
alt key |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
program stop |
توقف برنامه |
key |
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند |
repeats |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
repeat |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
tabbing |
ترتیب حرکت تمرکز از یک دگمه یا میدان به دیگر با انتخاب کلید tab |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
possession money |
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
radio button |
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود. |
Ackerman's function |
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت |
narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
hand |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
handing |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
program execution |
اجرای برنامه |
plan implementation |
اجرای برنامه |
auto |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
autos |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
spaces |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
space |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
hangup |
توقف ناگهانی برنامه جاری |
nonprogrammed halt |
توقف برنامه ریزی نشده |
launches |
شروع یا اجرای یک برنامه |
checks |
اجرای خشک یک برنامه |
desks |
اجرای خشک برنامه |
desk |
اجرای خشک برنامه |
checked |
اجرای خشک یک برنامه |
launching |
شروع یا اجرای یک برنامه |
involve |
آغاز با اجرای یک برنامه |
involves |
آغاز با اجرای یک برنامه |
involving |
آغاز با اجرای یک برنامه |
launch |
شروع یا اجرای یک برنامه |
concurrent program execution |
اجرای همزمان برنامه |
launched |
شروع یا اجرای یک برنامه |
check |
اجرای خشک یک برنامه |
righting |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
right |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
righted |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
executing |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
executed |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
phase |
دوره زمانی اجرای برنامه |
phases |
دوره زمانی اجرای برنامه |
execute |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
phased |
دوره زمانی اجرای برنامه |
executes |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
execution |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
run duration |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
math |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
maths |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
rerun |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
compile and go |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
kills |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
kill |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
pipelines |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
attention |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
dynamically |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
pipeline |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
attentions |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
dynamic |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
menu driven program |
برنامه بافهرست انتخاب تنظیم شده |
programmable function key |
کلید برنامه پذیر |
program function key |
کلید تابعی ای برنامه |
sets |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |
setting up |
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال |