Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
exoteric	عمومی قابل فهم عوام
Other Matches
prize fighting	درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
rule of law	قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
collective goods	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
third estate	عوام
laity	عوام
the common people	عوام
popular	عوام
community	عوام
plebs	عوام
communities	عوام
the vulgar	عوام
commons	عوام
vulgus	عوام الناسی
high-sounding	عوام فریب
rabble rouser	عوام انگیز
patois	لهجه عوام
House of Commons	مجلس عوام
underclass	طبقه عوام
common	: مردم عوام
subclass	طبقه عوام
lower class	طبقه عوام
high sounding	عوام فریب
demagogic	عوام فریب
demagogical	عوام فریب
demagogism	عوام فریبی
commonest	: مردم عوام
the common people	عوام الناس
populace	عوام الناس
general assembly	مجلس عوام
demagogy	عوام فریبی
commoners	: مردم عوام
vulgarian	ادم عوام
roturier	از طبقه عوام
rabble-rousers	عوام انگیز
vulgarization	عوام پسندسازی
rabble-rouser	عوام انگیز
plebeians	عضو طبقه عوام
vulgarizer	عوام پسند کننده
rabble-rouser	عوام انگیز [سیاست]
House of Commons	مجلس عوام انگلیس
plebeian	عضو طبقه عوام
demagogues	ادم عوام فریب
snide	ادم عوام فریب
demagogue	ادم عوام فریب
demagog	ادم عوام فریب
booboisie	طبقه عوام الناس
plebeianize	در طبقه عوام اوردن
mobocracy	حکومت عوام الناس
Pied Piper	عوام انگیز [سیاست]
roturier	عضو طبقه عوام رنجبر
commonalty	عوام الناس توده مردم
plebeianness	وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
chap book	کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
demagogisme	استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
plebeianism	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
recoverable item	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
groundhog day	روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
archival quality	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
escrow	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
elastic	قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable	قابل وصول قابل تفریق
presentable	قابل معرفی قابل ارائه
presentable	قابل نمایش قابل تقدیم
combustible	قابل سوزش قابل تراکم
sensible	قابل درک قابل رویت
observable	قابل مشاهده قابل گفتن
presumable	قابل استنباط قابل استفاده
flexile	قابل تغییر قابل تطبیق
exigible	قابل تقاضا قابل ادعا
thankworthy	قابل تشکر قابل شکر
changeable	قابل تعویض قابل تبدیل
exigible	قابل مطالبه قابل پرداخت
transferable	قابل واگذاری قابل انتقال
bilable	قابل رهایی قابل ضمانت
tenable	قابل مدافعه قابل تصرف
adducible	قابل اضهار قابل ارائه
capacity	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
the public voice	عمومی
commonest	:عمومی
generic	عمومی
common	:عمومی
common	عمومی
overt	عمومی
commoners	عمومی
commonest	عمومی
generals	عمومی
outline	خط عمومی
general porpose	عمومی
outlined	خط عمومی
outlining	خط عمومی
general	عمومی
outlines	خط عمومی
widest	عمومی
wider	عمومی
rife	عمومی
oecumenical	عمومی
hackneyed	عمومی
popular	عمومی
ecumenic	عمومی
wide	عمومی
universal	عمومی
common user	عمومی
public	عمومی
commoners	:عمومی
amnesties	عفو عمومی
amnesty	عفو عمومی
secularizing	عمومی کردن
secularising	عمومی کردن
generalities	افهار عمومی
secularizes	عمومی کردن
plaza	میدان عمومی
secularize	عمومی کردن
secularised	عمومی کردن
generality	افهار عمومی
secularized	عمومی کردن
commonwealth	ثروت عمومی
secularises	عمومی کردن
encyclic	عمومی دوری
commonwealths	ثروت عمومی
public nuisances	مزاحمت عمومی
baths	استخر عمومی
generalizes	عمومی کردن
generalize	عمومی کردن
public baths	استخر عمومی
generalised	عمومی کردن
generalises	عمومی کردن
rule of thumb	قانون عمومی
generalizing	عمومی کردن
potlatch	جشن عمومی
office	شغل عمومی
offices	شغل عمومی
general elections	انتخابات عمومی
general election	انتخابات عمومی
general strike	اعتصاب عمومی
public nuisance	مزاحمت عمومی
general strikes	اعتصاب عمومی
generalising	عمومی کردن
common labour	کارگر عمومی
common items	قطعات عمومی
common hardware	قطعات عمومی
common grid	شبکه عمومی
vogue	عمومی ورایج
public place	محل عمومی
public place	مکان عمومی
collective call sign	معرف عمومی
common language	زبان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public network	شبکه عمومی
comulative action	اثر عمومی
public order	نظم عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
common user items	اقلام عمومی
common user	خدمات عمومی
common purse	وجوه عمومی
common parts	قطعات عمومی
public policy	سیاست عمومی
public property	مال عمومی
quasi public	نیمه عمومی
reason of state	مصالح عمومی
prevailing	عمومی متداول
uniforms	عمومی متحدالمال
uniform	عمومی متحدالمال
records depository	بایگانی عمومی
respublica	رفاه عمومی
general requirements	نیازهای عمومی
GHQ	ستاد عمومی
burdens	هزینه عمومی
public servant	مستخدم عمومی
checkup	معاینه عمومی
public services	خدمات عمومی
central war	جنگ عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
public warehouse	انبار عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
burden	هزینه عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
public a	وکیل عمومی
public affairs	روابط عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
public benefits	منافع عمومی
public relations	روابط عمومی
general practitioner	پزشک عمومی
plebiscite	اراء عمومی
plebiscites	اراء عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
public opinion	افکار عمومی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com