English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (2 milliseconds)
English Persian
meteorological data عناصر هواسنجی
Other Matches
rabal روش تعیین اوضاع جوی به وسیله بالنهای هواسنجی روش استفاده از پیامهای هواسنجی
combatant یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
combatants یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
meteorology هواسنجی
aerometry هواسنجی
meteorological هواسنجی
meteorological message پیام هواسنجی
meteorological data اطلاعات هواسنجی
meteorological مربوط به هواسنجی
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
rawinsonde دستگاه راوین رادار هواسنجی
aerometeorograph دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
radiosonde دستگاه رادیو سوند هواسنجی
radiosonde بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
horizontal clock system طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
pibal دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
ingredient عناصر
ingredients عناصر
cantilever elements عناصر کنسولی
essential elements عناصر ضروری
data element عناصر اطلاعات
conversion of data تبدیل عناصر
column head عناصر سرستون
combat , elements عناصر رزمی
firing data عناصر تیر
transmutation تبدیل عناصر
minor elements عناصر جزئی
representative elements عناصر نماینده
target indications عناصر هدف
trace elements عناصر کمیاب
component operation عناصر عملیاتی
minor elements عناصر فرعی
known data عناصر تیرمعلوم
known data عناصر معلوم
clemency اعتدال عناصر
job elements عناصر شغلی
intelligence data عناصر اطلاعات
orbital element عناصر مداری
gft setting عناصر خط کش تیر
chart data عناصر تیر نقشهای
transition series گروه عناصر واسطه
periocic table جدول تناوبی عناصر
treadway پل برای عناصر پیاده
combat , elements عناصر درگیر در رزم
interrupted [عناصر معماری منقطع]
constituent elements of crime عناصر متشکله جرم
force augmentation عناصر تقویتی یکان
essential elements of information عناصر اصلی اخبار
inner transition elements عناصر واسطه داخلی
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
basic data عناصر تیر اولیه
antisurface ضد عناصر سطحی شناوردشمن
head عناصر اولیه ستون
data سوابق عناصر داده ها
elemental مربوط به عناصر ابتدائی
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
chaines [عناصر بنایی شبیه پایه]
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
direct plotting تعیین عناصر تیر به طورمستقیم
quantification معرفی عناصر یک جسم تعریف
coriolis force اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
purged تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purges تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purge تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
gun pointing data عناصر مربوط به روانه کردن توپ
aided matching سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
filter حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
aided matching سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
filters حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
task element یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
combinational آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
circuits ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
articulation [ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
array تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
centerpiece [عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
circular صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
clustering مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
circulars صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
arrays تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
half thickness ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
direct plotting تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش
guerrilla جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
pert chart نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
guerillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
circuits وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
selective clock stetching تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
directors نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
decomposing تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
electrothermal printer چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
elements of weather عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
leukon عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com