English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English Persian
trace elements عناصر کمیاب
Other Matches
combatant یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
combatants یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
rare کمیاب
rarer کمیاب
sought-after کمیاب
recherche کمیاب
rarest کمیاب
uncommonly کمیاب
uncommon کمیاب
infrequent کمیاب
scarce کمیاب
scarcer کمیاب
scarcest کمیاب
scaron کالای کمیاب
scarce resources منابع کمیاب
rare earths خاکهای کمیاب
rare detail جزء کمیاب
euclase سیلیکات کمیاب
Drs جزء کمیاب
Dr جزء کمیاب
curiosity چیز غریب کمیاب
rarity چیز کمیاب نادره
rarities چیز کمیاب نادره
curiosities چیز غریب کمیاب
terbium عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
rare sample نمونه های نادر و کمیاب فرش
ingredients عناصر
ingredient عناصر
conversion of data تبدیل عناصر
cantilever elements عناصر کنسولی
firing data عناصر تیر
component operation عناصر عملیاتی
column head عناصر سرستون
essential elements عناصر ضروری
combat , elements عناصر رزمی
data element عناصر اطلاعات
gft setting عناصر خط کش تیر
transmutation تبدیل عناصر
minor elements عناصر جزئی
minor elements عناصر فرعی
clemency اعتدال عناصر
meteorological data عناصر هواسنجی
known data عناصر تیرمعلوم
representative elements عناصر نماینده
job elements عناصر شغلی
intelligence data عناصر اطلاعات
target indications عناصر هدف
known data عناصر معلوم
orbital element عناصر مداری
constituent elements of crime عناصر متشکله جرم
combat , elements عناصر درگیر در رزم
transition series گروه عناصر واسطه
force augmentation عناصر تقویتی یکان
essential elements of information عناصر اصلی اخبار
interrupted [عناصر معماری منقطع]
inner transition elements عناصر واسطه داخلی
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
periocic table جدول تناوبی عناصر
treadway پل برای عناصر پیاده
chart data عناصر تیر نقشهای
data سوابق عناصر داده ها
head عناصر اولیه ستون
elemental مربوط به عناصر ابتدائی
antisurface ضد عناصر سطحی شناوردشمن
basic data عناصر تیر اولیه
direct plotting تعیین عناصر تیر به طورمستقیم
quantification معرفی عناصر یک جسم تعریف
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
chaines [عناصر بنایی شبیه پایه]
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
coriolis force اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
computing sight وسیله محاسبه عناصر تیر
aided matching سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
purges تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
gun pointing data عناصر مربوط به روانه کردن توپ
filter حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filters حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
task element یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
aided matching سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
purged تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purge تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
combinational آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
articulation [ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
two-dimensional آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
circuits ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
array تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
arrays تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
centerpiece [عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
circulars صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
half thickness ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
clustering مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
pert chart نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
direct plotting تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش
guerrillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerillas جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrilla جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
circuits وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
selective clock stetching تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
circuit وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
white crow چیز ندیده چیز کمیاب
directors نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
decomposing تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
electrothermal printer چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
elements of weather عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
leukon عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com