Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
exercise term
عنوان مانور
Other Matches
titles
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym
عنوان دهنده عنوان مشخص
maneuver
مانور
ease of movement
مانور
shunting
مانور
exercise
مانور نظامی
exercised
مانور نظامی
exercises
مانور نظامی
joint exercise
مانور مشترک
maneuver and fire
اتش و مانور
free maneuver
مانور ازاد
fire and maneuver
اتش و مانور
exercise commander
فرمانده مانور
combat exercise
مانور جنگی
ship handling
مانور با کشتی
handle
مانور کردن
plan of maneuver
طرح مانور
scheme of maneuver
طرح مانور
handles
مانور کردن
mass of maneuver
حجم مانور
maneuvering board
لوحه مانور
maneuverability
قابلیت مانور
umpires
داور مانور
umpire
داور مانور
umpiring
داور مانور
umpired
داور مانور
williamson turn
نوعی مانور دریایی
exercise code word
رمز عملیات مانور
quartermaster's notebook
دفتر مانور ناو
out maneuver
تفوق جستن در مانور
map maneuver
مانور روی نقشه
gate operating platform
سکوی مانور دریچه ها
tight t
طرح اصلی مانور تی
gate operating deck
سکوی مانور دریچه ها
sea room
شعاع مانور دریایی
wishbone t
نوعی طرح مانور
controlled exercise
مانور کنترل شده
maneuvring
طرح کردن مانور
manoeuvre
طرح کردن مانور
manoeuvred
طرح کردن مانور
manoeuvres
طرح کردن مانور
manoeuvring
طرح کردن مانور
wishbones
نوعی طرح مانور
maneuvres
طرح کردن مانور
bump and run
نوعی مانور دفاعی
bump and go
نوعی مانور دفاعی
wishbone
نوعی طرح مانور
maneuvred
طرح کردن مانور
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
ease of movement
سهولت حرکت راحتی مانور
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
maneuver
حرکت جنگی مانور کردن
out maneuver
برتری مانور پیدا کردن
manoeuvring
مشق کردن مانور دادن
flying wedge
نوعی مانور تهاجمی قدیمی
manoeuvres
مشق کردن مانور دادن
maneuvring
مشق کردن مانور دادن
maneuvering board
تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvres
مشق کردن مانور دادن
ground game
روش استفاده از مانور دویدن
manoeuvre
مشق کردن مانور دادن
maneuvred
مشق کردن مانور دادن
manoeuvred
مشق کردن مانور دادن
deropement
مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
clamp anf rake
مانور برای کنترل گوی درمواجه
garryowen
مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drifts
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifted
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift
مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feints
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint
نوعی درو در خرک مانور انفعالی
wingover
مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
progressive
مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
naked reverse
حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
island pullout
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
exercise program
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
subject
[topic]
عنوان
heading
عنوان
appellative
عنوان
topic
عنوان
themes
عنوان ها
print
عنوان و..
headings
عنوان
life peers
عنوان
titles
عنوان ها
names
عنوان ها
headlines
عنوان
headline
عنوان
rubrics
عنوان
rubric
عنوان
prints
عنوان و..
printed
عنوان و..
title
عنوان
name
عنوان
captions
عنوان
caption
عنوان
life peer
عنوان
topics
عنوان ها
epithets
عنوان
epithet
عنوان
subjects
عنوان ها
titles
عنوان
head line
عنوان
ground
عنوان
capitulary
عنوان
headwords
عنوان
by way of remainder
به عنوان رد
title
عنوان
headword
عنوان
berths
کسب عنوان
doctorates
عنوان دکتری
berthing
کسب عنوان
message heading
عنوان پیام
on loan
به عنوان قرض
berthed
کسب عنوان
berth
کسب عنوان
Under the title ( heading) of …
تحت عنوان ...
doctorate
عنوان دکتری
possessory title
عنوان مالکیت
exempli gratia
[e.g.]
به عنوان مثال
for example
به عنوان مثال
appropriation title
عنوان سپرده
intitule
عنوان دادن به
in a topic form
بصورت عنوان
the hoy f.
عنوان پاپ
titlist
دارای عنوان
untitled
بدون عنوان
honorifics
عنوان تجلیلی
Distinguished . Titled.
صاحب عنوان
honorific
عنوان تجلیلی
surnames
لقب عنوان
surname
لقب عنوان
guize
روبند عنوان
brand
عنوان تجارتی
branding
عنوان تجارتی
brands
عنوان تجارتی
start of heading
شروع عنوان
natural
حرکت در عنوان
naturals
حرکت در عنوان
nowise
به هیچ عنوان
superscrible
عنوان روی
appropriation title
عنوان اعتبار
heading
عنوان سرصفحه
head
عنوان مبحث
captions
عنوان دادن
headings
عنوان سرصفحه
headings
عنوان گذاری
caption
عنوان دادن
head
سالار عنوان
heading
عنوان گذاری
topics
عنوان سرفصل
topic
عنوان سرفصل
titles
واگذارکردن عنوان دادن به
title
دارنده عنوان قهرمانی
challenge round
مبارزه با صاحب عنوان
short title
عنوان کوتاه شده
streamers
عنوان چشمگیر مقاله
titles
دارنده عنوان قهرمانی
title
واگذارکردن عنوان دادن به
subhead
عنوان فرعی مقاله
superscription
عنوان روی پاکت
title page
صفحه عنوان کتاب
languages
برنامهای که به عنوان مترجم
language
برنامهای که به عنوان مترجم
title block
قسمت عنوان نامه
lord
عنوان لردی دادن به
streamer
عنوان چشمگیر مقاله
rubricize
دارای عنوان قرمزکردن
rubricate
دارای عنوان قرمزکردن
clinch
کسب عنوان قهرمانی
clinched
کسب عنوان قهرمانی
clinches
کسب عنوان قهرمانی
head line
عنوان سرصفحه روزنامه
clinching
کسب عنوان قهرمانی
lords
عنوان لردی دادن به
subhead
عنوان جزء یا فرعی
donna
عنوان مودبانه بانوان
possession by title of ownership
تصرف به عنوان مالکیت
misdirection
گمراهی عنوان غلط
running head
خط عنوان هرصفحه در متن
defending shampion
مدافع عنوان قهرمانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com