English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (9 milliseconds)
English Persian
gannet غاز دریای شمالی
Search result with all words
booby نوعی قاز دریای شمالی
solan قاز دریای شمالی
Other Matches
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
aurora borealis فجر شمالی سپیده شمالی
northern lights سپیده شمالی فجر شمالی
northern dawn سپیده شمالی فجر شمالی
norther شمالی باد سرد شمالی
beta librae کفه شمالی زبانی شمالی
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
northen america nebula ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
territorial sea دریای ساحلی
smooth see دریای ارام
the black sea دریای سیاه
aegean sea دریای اژه
adriatic sea دریای ادریانیک
Oman دریای عمان
territorial sea دریای داخلی
seaway دریای متلاطم
mediterranean sea دریای مدیترانه
mare clausum دریای بسته
blue water دریای ازاد
mare liberum دریای ازاد
moderate sea دریای معتدل
high seas دریای ازاد
high sea دریای ازاد
dead sea دریای لوط
sea fight جنگ دریای
sea nettle ستاره دریای
rough sea دریای خراب
flat calm دریای روغنی
service squadron قسمت خدمات دریای
pores در دریای تفکرغوطه ور شدن
calm sea دریای خیلی ارام
heavy sea دریای خیلی خراب
Channel Islands جزیرههای دریای مانش
erythrean وابسته به دریای قلزم
pontic وابسته به دریای سیاه
pontic شبیه دریای سیاه
closed sea دریای غیر ازاد
bathyal مربوط به دریای عمیق
atlantic دریای محیط غربی
pore در دریای تفکرغوطه ور شدن
polynia منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
mediterranean sea دریای روم بحر الروم
ship fever طوفان سخت در دریای چین
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon توفان سخت دریای چین گردباد
typhoons توفان سخت دریای چین گردباد
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
north شمالی
Nordic شمالی
northerly شمالی
arctic شمالی
boreal شمالی
norland شمالی
northern شمالی
northwards قسمت شمالی
north star ستاره شمالی
northern dawn شفق شمالی
north country انگلستان شمالی
nordic council شورای شمالی
papoose درامریکای شمالی
Upper Volta ولتای شمالی
this line lies north این خط شمالی
herring gulls گاکی شمالی
herring gull گاکی شمالی
Northern Ireland ایرلند شمالی
kiffa borealis کفه شمالی
foumart گربه شمالی
kingduck قوی شمالی
boreas باد شمالی
kingduck مرغابی شمالی
corona borealis اکلیل شمالی
coronae borealis اکلیل شمالی
eider مرغابی شمالی
eider قوی شمالی
first world امریکای شمالی
elks گوزن شمالی
northward قسمت شمالی
elk گوزن شمالی
aurora borealis شفق شمالی
moose گوزن شمالی
caribou گوزن امریکایی شمالی
cygni طایر صلیب شمالی
cygnus طایر صلیب شمالی
NI مخفف ایرلند شمالی
the north star ستاره قطبی یا شمالی
cariboo گوزن امریکایی شمالی
alpha coronae borealis الفا- اکلیل شمالی
auroral مربوط به نور شمالی
aurorean مربوط به نور شمالی
caribous گوزن امریکای شمالی
yankee doodle سرباز شمالی امریکا
caribous گوزن امریکایی شمالی
caribou گوزن امریکای شمالی
tho اهل تونکن شمالی
zeta coronae borealis زتا- اکلیل شمالی
niagara nexus رودخانهای درامریکای شمالی
margarita الفا- اکلیل شمالی
malamute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
malemute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
northern lights نور فجر شمالی
northwardly بطرف شمال شمالی
junco سهره امریکای شمالی
niagaranexus رودخانهای درامریکای شمالی
kiffa borealis زبان شمالی بتا- میزان
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
copperlndian سرخ پوست امریکای شمالی
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
redskin سرخ پوست امریکای شمالی
saddle tree یکجورگل لاله درامریکای شمالی
redskins سرخ پوست امریکای شمالی
massasauge مار زنگی امریکای شمالی
boreal forest جنگل سوزنی برگ شمالی
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
coyote گرگ صحرایی امریکای شمالی
lynxes وشق صورت فلکی شمالی
coyotes گرگ صحرایی امریکای شمالی
lynx وشق صورت فلکی شمالی
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
mockingbird مرغ مقلد امریکای شمالی
musquash موش ابی امریکایی شمالی کرموش
eiderdowns پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
mallemuck مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
musk rat موش ابی امریکایی شمالی کرموش
eider down پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
tarheel اهل استان کارولینای شمالی امریکا
casbah محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
eiderdown پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
thule اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
flathead سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
snow geese غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
musk ox یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
mistral باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
compass error جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
snow goose غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
indigo bunting یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hyperborean ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
indigo bird یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
reindeer گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
ling ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
wampun خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
Benin خور بنین که بخش شمالی خلیج گینه راتشکیل میدهد
prairie chicken یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
glacial epoch عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
China denies militarizing South China Sea. چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
mediterranean وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
northing عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
upstate وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com