Dictiornary-Farsi | غدهء مترشحهء خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
exocrine	غدهء مترشحهء خارجی


Other Matches

adrenal gland	غدهء فوق کلیوی
adrenocortical	وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
acromegaly	رشد بیش ازاندازهء سرو دست و پا در اثر ترشح زیاد غدهء
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
antithyroid	ماده متعادل کنندهء غدد درقی ضد غدهء درقی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
exosphere	خارجی
external	خارجی
gringo	خارجی
gringos	خارجی
extras	خارجی
outsider	خارجی
abextra	خارجی
outsiders	خارجی
oversea	خارجی
peripheral	خارجی
extra-	خارجی
extra	خارجی
outside	خارجی
outsides	خارجی
outward	خارجی
outer	خارجی
exteriors	خارجی
exterior	خارجی
foreign	خارجی
outboard	خارجی
international line	خط خارجی
extraneous	خارجی
externals	خارجی
exotic	خارجی
aliens	خارجی
extern	خارجی
exogenous	خارجی
alien	خارجی
exoteric	خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
landfall	بویه خارجی
landfalls	بویه خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
impurity	اتم خارجی
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
foreign reserves	ذخائر خارجی
imbody	صورت خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
immission	انتشار خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
external delay	تاخیر خارجی
external cost	هزینه خارجی
external combustion	احتراق خارجی
foreign law	حقوق خارجی
foreign loan	وام خارجی
foreign exchange	ارز خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
external circuit	مدار خارجی
external benefits	فواید خارجی
foreign national	ملیت خارجی
foreign national	تبعه خارجی
external command	فرمان خارجی
external armature	ارمیچر خارجی
foreign particle	جسم خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
external force	نیروی خارجی
exterior varnish	جلای خارجی
external label	برچسب خارجی
foreign aid	کمک خارجی
external storage	حافظه خارجی
concrete object	عین خارجی
adventitious	خارجی الحاقی
alien enemy	دشمن خارجی
extrinsic factor	عامل خارجی
extrinsic	بیرونی خارجی
angle of emergence	زاویه خارجی
external store	انباره خارجی
arris	زاویه خارجی
external symbol	علامت خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
external thread	دنده خارجی
external transaction	معاملات خارجی
externalization	خارجی کردن
externalities	اثرات خارجی
external control	کنترل خارجی
external storage	انباره خارجی
external sort	جورکردن خارجی
external load	بار خارجی
external memory	حافظه خارجی
external menory	حافظه خارجی
external operation	عملیات خارجی
external pressure	فشار خارجی
external reference	مرجع خارجی
ectoparasite	انگل خارجی
external reperence	ارجاع خارجی
foreign deposit	سپرده خارجی
external variable	متغیر خارجی
external security	امنیت خارجی
foreign currency	ارز خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
actine	قسمت خارجی
foreign bill	برات خارجی
externalities	پی امدهای خارجی
externalised	خارجی کردن
renvoi	تبعیدشخص خارجی
overseas trade	معاملات خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
strange	خارجی غریبه
strangest	خارجی غریبه
facade	نمای خارجی
facades	نمای خارجی
fanades	نمای خارجی
outwork	سنگر خارجی
outward opening	دهانه خارجی
outside view	منظره خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
apophysis	منحنی خارجی
externalises	خارجی کردن
apophyge	منحنی خارجی
apothesis	منحنی خارجی
externalising	خارجی کردن
externalize	خارجی کردن
externalized	خارجی کردن
facade	نمای خارجی
externalizes	خارجی کردن
externalizing	خارجی کردن
superior planets	سیارههای خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
external reference	ارجاع خارجی
outer fix	رمپ خارجی
incarnation	صورت خارجی
outer planets	سیارات خارجی
face	نمای خارجی
outer connection	اتصال خارجی
outboard profile	نیمرخ خارجی
guest	انگل خارجی
guests	انگل خارجی
foreign exchange	پول خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
load curve	خم بار خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
outer wall	دیوار خارجی
faces	نمای خارجی
incarnations	صورت خارجی
outside view	نمای خارجی
outside power	جریان خارجی
load	بار خارجی
loads	بار خارجی
slough	پوسته خارجی
outside diameter	قطر خارجی
outside cause	علت خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
outness	کیفیت خارجی
external magnetic circuit	مدار مغناطیسی خارجی
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
foreign aid program	برنامه کمک خارجی
external gear	تاج دندانه خارجی
external economies	صرفه جوئیهای خارجی
visitors from abroad	بازدید کنندگان خارجی
external sort	جور کردن خارجی
external sort	مرتب سازی خارجی
outside influence	نفوذ بیرونی یا خارجی
foreign judgment	حکم دادگاه خارجی
foreign judgment	رای دادگاه خارجی
outfield	قسمت خارجی میدان
non reactive load	بار خارجی ناخودالقا
outboard	سمت خارجی کشتی
non inductive load	بار خارجی ناخودالقا
nominal load	بار خارجی اسمی
negative externalities	پی امدهای نامطلوب خارجی
foreign policy	خط مشی عمل خارجی
load test	ازمایش با بار خارجی
load factor	ضریب بار خارجی
load current	جریان بار خارجی
full load	بار خارجی اسمی
load control	تنظیم با بار خارجی
inductive load	بار خارجی القایی
foreign investment	سرمایه گذاری خارجی
outward application	استعمال برونی یا خارجی
foreign currency	پول کشور خارجی
external storage	ثبات خارجی کامپیوتر
unbalanced load	بار خارجی نامتوازن
externalsorting	جور کردن خارجی
exteroceptive	وابسته به محرک خارجی
spillover costs	عوارض منفی خارجی
spillover benefits	صرفه جوئیهای خارجی
extrinsic	دارای مبداء خارجی
slick ear	حیوان فاقدگوش خارجی