Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
side dish	غذاهای فرعی
Other Matches
subsidiary foods	غذاهای تکمیلی
snacks	غذاهای سرپایی
snacks	غذاهای سبک
polyphagia	خورنده غذاهای گوناگون
different kinds of food	غذاهای جوربه جور
Mexican food is hot 9spicy).	غذاهای مکزیکی تند است
seafood	غذاهای مرکب از جانوران دریایی
lunchroom	رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
smorgasbord	میز غذاهای متنوع که شخص از ان انتخاب میکند
luncheonettes	رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
luncheonette	رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
petty	فرعی
adjuncts	فرعی
extrinsic	فرعی
lateral	فرعی
half deck	پل فرعی
sub dam	سد فرعی
secondary	فرعی
accessorial	فرعی
inferior	فرعی
min	فرعی
tributaries	فرعی
derivatives	فرعی
derivative	فرعی
succursal	فرعی
incidents	فرعی
incident	فرعی
subsidiary	فرعی
subsidiaries	فرعی
adjunct	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
accessory	فرعی
by	فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
minor	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
second class	فرعی
subaltern	فرعی
by-effect	اثر فرعی
inferiors	فرعی
ancillary	فرعی
subalterns	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
bypath	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
second fiddle	شخص فرعی
secondary port	بندر فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
secondary position	موضع فرعی
alternate position	موضع فرعی
subgenus	تیره فرعی
accessory substances	مواد فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
episodes	داستان فرعی
episode	داستان فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
affluent	رود فرعی
an off street	کوچه فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
by election	انتخابات فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
bracteole	برگچه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
radicle	فرعی نازک
avocation	کار فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
subgenus	جنس فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
backway	جاده فرعی
by product material	فراورده فرعی
sideway	فرعی از پهلو
minor league	لیگ فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
side show	نمایش فرعی
dog leg	شاخه فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
diverticulum	جاده فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
municipal road	راه فرعی
stop street	خیابان فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
side show	موضوع فرعی
minor elements	عناصر فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
lay shaft	میله فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
incidentals	اقلام فرعی
link road	راه فرعی
incidental effect	اثر فرعی
sidepiece	چیز فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
floor jack	اهرم فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
derived units	احاد فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
sub sector	بخش فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
retort tar	قطران فرعی
byroad	جاده فرعی
sub station	پست فرعی
byname	اسم فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
by work	کار فرعی
rootlet	ریشه فرعی
subclass	طبقه فرعی
colonnette	ستون فرعی
sub network	شبکه فرعی
derived units	واحدهای فرعی
side effects	اثرات فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
probative	حقایق فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
subclass	شعبه فرعی
by way	راه فرعی
side-effects	اثر فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
sidetracked	جاده فرعی
sidetrack	جاده فرعی
DIVERSION	راه فرعی
overtones	صدای فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
side-effect	اثر فرعی
side effect	اثر فرعی
subsidiary	متمم فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
annexing	شعبه فرعی
tine	شاخ فرعی
annexes	شعبه فرعی
token money	پول فرعی
annex	شعبه فرعی
subdivisions	بخش فرعی
subdivision	بخش فرعی
overtone	صدای فرعی
byways	راه فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	کشت فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
extension	شماره فرعی
subordinating	فرعی پایین تر
subordinates	فرعی پایین تر
subordinated	فرعی پایین تر
subordinate	فرعی پایین تر
subcultures	کشت فرعی
extension	تلفن فرعی
accessory	دعوای فرعی
accessory	لوازم فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
lay-shaft	میله فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
extensions	تلفن فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
subspace	فضای فرعی
side issues	مسئله فرعی
appendage	دستگاه فرعی
appendages	دستگاه فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
inset	نقشه فرعی

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com