English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English Persian
erato غزل و شعر عشقی یونانی
Other Matches
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
erotical عشقی
amative عشقی
dating قرار عشقی
love life زندگی عشقی و جنسی
love lives زندگی عشقی و جنسی
to play for love تفریحی یا عشقی بازی کردن
To play for love . عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
Greeks یونانی
pythagorean یونانی
grecian یونانی
Greek یونانی
greek gift هدیه یونانی
grecism اصطلاح یونانی
larchagaric اگاریکون یونانی
grecize یونانی وارکردن
pyrrhonism فلسفه یونانی
greek text متن یونانی
poison hemlock شوکران یونانی
hellene یونانی خالص
phihellenic یونانی دوست
hellenism اصطلاح یونانی
hellenization یونانی شدن
graecism فرهنگ یونانی
Greek architecture معماری یونانی
aphrodite ونوس یونانی
key pattern زنجیره یونانی
key pattern زبانه یونانی
labyrinthine fret نقش یونانی
graecism اصطلاح یونانی
he is of greek origin اصلا یونانی است
mu نام حرف یونانی
phi حرف ف درالفبا یونانی
he is of greek origin اصلش یونانی است
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
he has small greek کمی یونانی میداند
grecize یونانی ماب کردن
solon سولن مقنن یونانی
lambdoidal حرف لام در یونانی
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
beta دومین حرف الفبای یونانی
alphas حرف اول الفبای یونانی
alpha حرف اول الفبای یونانی
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
gammas حرف سوم الفبای یونانی
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
delta حرف چهارم زبان یونانی
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com