English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
plasma membrane غشاء خارجی سفیده یاخته
Other Matches
protoplasm سفیده یاخته
cytoplasm سفیده یاخته
sarcode سفیده یاخته حیوانی
plasmic وابسته به سفیده یاخته
plasmolysis چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
pericardium غشاء خارجی قلب
ectoclast بخش خارجی یاخته
plasmalemma پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
glair سفیده تخم مرغ سفیده
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
glaireous سفیده وش
idioplasm اصل سفیده
chalk stone سفیده نقرسی
glaire سفیده لعاب
glaire سفیده تم مرغ
egg-white سفیده تخم مرغ
white of an egg سفیده تخم مرغ
endosarc قسمت درونی سفیده سلول
sclera صلبیه یا سفیده سخت چشم
glairy مثل سفیده تخم مرغ چسبناک
scrambled eggs نیمروی زرده و سفیده مخلوط شده
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
protagon جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
membrance غشاء
membranes غشاء
membrane غشاء
tympan غشاء
tympanon غشاء
to beat the egg-white until it is stiff سفیده تخم مرغ را آنقدر بزنند که سفت شود
decidua غشاء فانی
pellicle غشاء نازک
pelliculate غشاء دار
magnetic film غشاء مغناطیسی
mantle layer غشاء جنینی مخ
caul غشاء پوششی
tunica غشاء پوششی
postsynaptic membrance غشاء پس سیناپسی
serosa غشاء سروزی
curtains حجاجب غشاء
embryonic membrane غشاء جنینی
tegmentum غشاء پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
hyaloid غشاء زجاجی
reticular membrane غشاء شبکهای
hyaloid membrane غشاء زجاجی
basilar membrane غشاء پایه
diploblastic دارای دو غشاء سلولی
dermis غشاء میانی پوست
endometrium غشاء داخلی رحم
presynaptic membrane غشاء پیش سیناپسی
cerebritis ورم غشاء دماغ
endocarditis اماس غشاء درونی دل
magnetic thin film غشاء نازک مغناطیسی
endosporium غشاء درونی تخم
scruff پرده نازک غشاء
endospore غشاء درونی تخم
hypoblast غشاء داخلی جنین
turgor اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
rhinitis ورم غشاء مخاطی بینی
cerate دارای غشاء یاشامه مومی
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
rhinopharyngitis ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
pleura پرده جنب غشاء مایی ریوی
biont یاخته
acellular بی یاخته
protozoon تک یاخته
cells یاخته
protozoan تک یاخته
cell یاخته
unicellular تک یاخته
unicellularity تک یاخته
meringue سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringues سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
lodicule یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
glial cell یاخته گلیایی
blood cells یاخته خون
blood cell یاخته خون
spermatozoid یاخته نر و متحرک
haploid cell یاخته جنسی
mesoplast هسته یاخته
neurone یاخته پی و کاران
storage cell یاخته انباره
ependymal cell یاخته اپاندیم
betz's cell یاخته بتس
binary cell یاخته دودویی
ovum یاخته ماده
protozoology تک یاخته شناسی
gamete یاخته جنسی
cytology یاخته شناس
cytology یاخته شناسی
germ cell یاخته جنسی
phagocytosis یاخته خواری
pigment cell یاخته رنگی
nerve cell یاخته عصبی
bacteria میکربهای تک یاخته
neurones یاخته پی و کاران
neuron یاخته عصبی
neurocyte یاخته عصبی
data cell یاخته داده
neurons یاخته عصبی
cell body جسم یاخته
utricle انبان چه یاخته
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
accessory cells یاخته های کمکی
body cell یاخته غیر تناسلی
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
rod یاخته استوانه ای [در چشم]
neuroblast یاخته رویانی عصبی
amitosis تقسیم مستقیم یاخته
protozoan وابسته به تک یاخته اغازی
astrocyteo نوعی یاخته کمکی
spongioblast یاخته رویانی گلیایی
gametogenesis تکوین یاخته جنسی
macrophage یاخته بیگانه خواردرشت
osteoblast یاخته استخوان ساز
heterogamet یاخته جنسی ناهمخوان
intercellular واقع در میان یاخته ها
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
trabecula دارای فواصل دربین یاخته ها
spermatozoa یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
achromatin مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
spermatozoon یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
auxesis رشد توام باعدم تقسیم یاخته
photocell یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
neuron رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
neurons رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
chromoplast یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
plastogene اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
membranaceous دارای غشاء پرده پرده غشایی
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
nucleole جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
outward خارجی
gringo خارجی
gringos خارجی
exotic خارجی
extern خارجی
outsides خارجی
oversea خارجی
exoteric خارجی
exosphere خارجی
extras خارجی
international line خط خارجی
exogenous خارجی
exterior خارجی
extra خارجی
extra- خارجی
exteriors خارجی
outer خارجی
abextra خارجی
outside خارجی
externals خارجی
outboard خارجی
outsider خارجی
extraneous خارجی
external خارجی
foreign خارجی
peripheral خارجی
outsiders خارجی
aliens خارجی
alien خارجی
load curve خم بار خارجی
foreign aid کمک خارجی
ectoparasite انگل خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
exosphere قسمت خارجی جو
extrinsic factor عامل خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
exteroceptive محرک خارجی
externalization خارجی کردن
externalities اثرات خارجی
externalities پی امدهای خارجی
external variable متغیر خارجی
external transaction معاملات خارجی
external thread دنده خارجی
external symbol علامت خارجی
external store انباره خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign trade تجارت خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign particle جسم خارجی
foreign loan وام خارجی
foreign law حقوق خارجی
external combustion احتراق خارجی
foreign deposit سپرده خارجی
foreign currency ارز خارجی
external storage حافظه خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com