English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English Persian
unauthorized غیرمجاز
illicit غیرمجاز
wildcat غیرمجاز
wildcats غیرمجاز
unallowable غیرمجاز
unlicensed غیرمجاز
Other Matches
obstructions سد کردن غیرمجاز
interference ممانعت غیرمجاز
obstruction سد کردن غیرمجاز
interfere سد کردن غیرمجاز
interfered سد کردن غیرمجاز
interferes سد کردن غیرمجاز
contraband کالای غیرمجاز
double hit دو ضربه غیرمجاز پی در پی
gavels بهره غیرمجاز
gavel بهره غیرمجاز
illegal حرام غیرمجاز
holds گرفتن غیرمجاز توپ
carried حمل غیرمجاز توپ
carries حمل غیرمجاز توپ
carry حمل غیرمجاز توپ
crackback نوعی سد کردن غیرمجاز
carrying حمل غیرمجاز توپ
blocks سدکردن غیرمجاز حریف
hold گرفتن غیرمجاز توپ
block سدکردن غیرمجاز حریف
blocked سدکردن غیرمجاز حریف
elbowing ضربه غیرمجاز با ارنج
exclusion area منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
finger hold خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
throw forward بردن غیرمجاز توپ به جلو
water bailiffs مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
hooking سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
high stick بالا بردن غیرمجاز چوب
interference سد کردن غیرمجاز راه حریف
ooch حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
face hold گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
washed حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
wash حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washes حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
encroaching قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
false start حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
jab checking فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burn کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
jacklight ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
fouls فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com