English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
inimitable غیر قابل تقلید
Search result with all words
imitable قابل تقلید
Other Matches
imitations تقلید
faked تقلید
imitation تقلید
emulation تقلید
sequacity تقلید
mimesis تقلید
apery تقلید
fakes تقلید
mimicry تقلید
fake تقلید
imitativeness تقلید
infringements تقلید
infringement تقلید
mock up تقلید کردن
pantomimes تقلید در اوردن
pantomime تقلید در اوردن
mimetic وابسته به تقلید
mimics تقلید کردن
burlesques تقلید و هجوکردن
burlesque تقلید و هجوکردن
pantomiming <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mocking تقلید دراوردن
mimetism تقلید استتاری
mimetism تقلید حفافتی
stereotyped تقلید شده
mimesis تقلید واگیری
simulations تقلید تمارض
mimicking <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
mimicked تقلید کردن
mocks تقلید دراوردن
fabricates تقلید کردن
monkey تقلید دراوردن
fabricated تقلید کردن
fabricate تقلید کردن
monkeys تقلید دراوردن
emulate تقلید کردن
emulated تقلید کردن
mocked تقلید دراوردن
mock تقلید دراوردن
emulates تقلید کردن
mime تقلید دراوردن
patterning تقلید کردن
mimic تقلید کردن
fabricating تقلید کردن
simulation تقلید تمارض
hokeypokey تقلید واداواصول
imitability قابلیت تقلید
imitative of تقلید کننده از
terminal emulation تقلید ترمینالی
exemplary شایان تقلید
simulafe تقلید کردن
imitativeness استعداد تقلید
personate تقلید کردن از
impressionist تقلید درآور
impressionists تقلید درآور
take for granted <idiom> تقلید از چیزی
copyright چاپ و تقلید
copyright حق چاپ و تقلید
mimed تقلید دراوردن
farces تقلید لودگی
mimes تقلید دراوردن
farce تقلید لودگی
imitatively از روی تقلید
copyrights حق چاپ و تقلید
miming تقلید دراوردن
copyrights چاپ و تقلید
emulating <adj.> <pres-p.> تقلید کردن
parodies تقلید مسخره امیزکردن
burlesque تقلید رقص لخت
mimesis تقلید هنر از واقعیات
parody تقلید مسخره امیزکردن
burlesques تقلید رقص لخت
adopting the opinion تقلید در مسائل شرعی
copycat <idiom> تقلید از شخص دیگری
sequacious اهل تقلید تابع
birdcall تقلید صدای پرنده
travesties تقلید مسخره امیز کردن
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
travesty تقلید مسخره امیز کردن
to copyright حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
mime تقلید نمایش بدون گفتگو
miming تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed تقلید نمایش بدون گفتگو
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
it is copyright حق چاپ و تقلید محفوظ است
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
simulating تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates تقلید نشان دادن وانمود کردن
inimitably چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
onomatopoeic به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulate تقلید نشان دادن وانمود کردن
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
cult هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cults هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
transvestites کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
echolalia تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
all right reserved هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
emulation نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
transvestite کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
extracode توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
simulations عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
positive که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
achievable قابل وصول قابل تفریق
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
observable قابل مشاهده قابل گفتن
combustible قابل سوزش قابل تراکم
sensible قابل درک قابل رویت
adducible قابل اضهار قابل ارائه
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
presentable قابل معرفی قابل ارائه
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
presumable قابل استنباط قابل استفاده
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
frostwork نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotters چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assumes تظاهر کردن تقلید کردن
assume تظاهر کردن تقلید کردن
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
qualified قابل
good قابل
solvable قابل حل
acceptor قابل
apt قابل
thorough paced قابل
incapable نا قابل
capable قابل
abler قابل
sensible قابل حس
able قابل
ablest قابل
soluble قابل حل
dissoluble قابل حل
confiscable قابل توقیف
appellable قابل مراجعه
confiscatable قابل توقیف
appellable قابل استیناف
conformable قابل توافق
applaudable قابل تحسین
confinable قابل تحدید
acclimatable قابل اعتیاد
conferrable قابل تفویض
avertible قابل دفع
augmentable قابل افزایش
appeasable قابل تسکین
aceptive قابل قبول
accomplishable قابل اجرا
assurable قابل اطمینان
confinable قابل حبس
acclamable قابل تحسین
applicatory قابل اجراء
acceptance limit حد قابل قبول
consignable قابل ارسال یا
affimable قابل تصدیق
abrogable قابل نسخ
approvable قابل تصویب
arbitrable قابل داوری
ascertainable قابل تحقیق
abrogable قابل الغاء
ascribable قابل اسناد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com