English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (10 milliseconds)
English Persian
unheard غیر معروف غریب
Other Matches
reputable معروف
popular معروف
grandest معروف
grander معروف
grand معروف
demotic معروف
of renown معروف
known معروف
well-known معروف
tyupical معروف
well known معروف
alleged بقول معروف
as they say به قول معروف
famous معروف نامی
rents معروف نامور
renting معروف نامور
known مشهور معروف
rented معروف نامور
renowned معروف نامور
allegedly بقول معروف
brand leader مارک معروف
magnific معروف برجسته
starry درخشان معروف
well known معروف مشهور
to create an image for oneself as somebody معروف و مشهور شدن
delivery groups گروه معروف پیام
cif فرمت میانی معروف
historic معروف مبنی بر تاریخ
come back <idiom> دوباره معروف شدن
unco غریب
unmoral غریب
uncanny غریب
romantic غریب
romantically غریب
romantics غریب
peregrin or rine غریب
oddish غریب
next door to غریب
lonelier غریب
loneliest غریب
lonely غریب
stranger غریب
baroque غریب
singular غریب
weirder غریب
nostalgically غریب
freakiest غریب
freaky غریب
weird غریب
weirdest غریب
nostalgic غریب
curious غریب
freakier غریب
put on the map <idiom> باعث معروف شدن مکانی
duration curve معروف به منحنی دبی کلاسه
songwriter کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
it is nothing out of the way غریب نیست
oddly بطور غریب
antic غریب و عجیب
whimsicallity غریب خیالباف
gig ادم غریب
outlandishly بطور غریب
an odd custom رسم غریب
gigs ادم غریب
way-out عجیب و غریب
way out عجیب و غریب
surreal عجیب و غریب
unearthly عجیب و غریب
whimsical غریب خیالباف
quizzically عجیب و غریب
quizzical عجیب و غریب
extravagant عجیب غریب
bizarre غریب وعجیب
odd عجیب غریب
lunces کارهای غریب
rum عجیب و غریب
outlandish عجیب و غریب
grotesque غریب و عجیب
oddballs عجیب و غریب
oddball عجیب و غریب
quaintly بطور غریب
queer عجیب و غریب
odder عجیب غریب
oddest عجیب غریب
queerest عجیب و غریب
queerer عجیب و غریب
cp/m سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
antic وضع غریب ومضحک
grotesquerie چیز عجیب و غریب
eccentrically بطور عجیب و غریب
whimsicality غرابت چیز غریب
grotesquely بطور عجیب و غریب
peculiar دارای اخلاق غریب
to feel strange خود را غریب دیدن
weirdos آدم عجیب و غریب
whimslcally بوالهوسانه بطور غریب
oddities چیز عجیب و غریب
rummily بطور غریب وعجیب
eccentrics غیر عادی غریب
eccentric غیر عادی غریب
inhospitable غریب ننواز نامهربان
strangers بطور غریب یا بیگانه
thundering غریب رعد اسا
immigrants غریب کوچ نشین
weirdo آدم عجیب و غریب
unusual غریب مخالف عادت
oddity چیز عجیب و غریب
wonders حیرت انگیز غریب
wondering حیرت انگیز غریب
wondered حیرت انگیز غریب
wonder حیرت انگیز غریب
strangely بطور غریب یا بیگانه
immigrant غریب کوچ نشین
curiosity چیز غریب کمیاب
curiosities چیز غریب کمیاب
buzzword کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
I am a strange in this town. دراین شهر غریب هستم
That is very odd . how strange ! خیلی غریب ( عجیب ) است
golliwogg عروسک سیاه وعجیت و غریب
screwball ادم عجیب غریب ابله
f. مجلس رقص بالباسهای غریب
hospitable غریب نواز مهمان نوازانه
gigs چیز غریب وخنده دار
golliwog عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
gollywogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
grotesquery کلام یا حرکت بی تناسب و غریب
gig چیز غریب وخنده دار
scylla صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
b. horizon طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
RTFM خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
PPQN قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
part قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
voodoo نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
vigilantes نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilante نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
Teddy boy ملبس به جامه های عجیب و غریب
Teddy boys ملبس به جامه های عجیب و غریب
he is a man of queer habits مردی است دارای عادتهای غریب
contraption تدبیر [اختراع] [ابتکار] [اسباب عجیب و غریب]
What is that strange contraption you've got in the garage? آن دستگاه عجیب و غریب که تو در گاراژ داری چیست؟
rococo سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
ega در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
by the holy poker سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
dbase نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
grotesque [تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.] [معماری]
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
wordstar برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
ttl خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Novell شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
popularizes مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
wordperfect برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
Marasali ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
pearl مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
enhancing در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
known by everybody همه کس اورامیشناسد معروف همه است
extending در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
Netscape Navigator یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
Pashtan قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
APPC پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com