Dictiornary-Farsi | غیر منقلع قطع نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
uninterrupted	غیر منقلع قطع نشده


Other Matches

unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncut	قطع نشده
unwashed	شسته نشده
unabridged	کوتاه نشده
unfulfilled	اجرا نشده
uncut	بریده نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
haggard	رام نشده
unbidden	دعوت نشده
unabridged	تلخیص نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unchanged	عوض نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncommitted	تقبل نشده
unpaid	پرداخت نشده
unworn	کهنه نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
savaging	رام نشده
outstandingly	وصول نشده
savages	رام نشده
savaged	رام نشده
savage	رام نشده
unadulterated	مخلوط نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
outstandingly	پرداخت نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unquestioned	بحث نشده
uninvited	دعوت نشده
unworn	استعمال نشده
wound less	زخمی نشده
unconnected	وصل نشده
unearned	کسب نشده
unattached	اعزام نشده
unattached	توفیق نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unquestioned	بررسی نشده
outstandingly	تصفیه نشده
roughdry	اطو نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
inextinct	نیست نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
undirected	هدایت نشده
increate	افریده نشده
undisiplined	تربیت نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
imperforate	منگنه نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbacked	رام نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unbowed	سر کوب نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
unexploded	منفجر نشده
unleached	سفید نشده
unlicked	لیسیده نشده
sightless	دیده نشده
unshod	نعل نشده
unsight	دیده نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unstudied	مطالعه نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unseen	مشاهده نشده
unseen	مکشوف نشده
unset	ثابت نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
autochthonous	جابجا نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaved	پس انداز نشده
unasked	سوال نشده
uncut	از هم جدا نشده
outstandingly	واریز نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
unread	خوانده نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
undetected	کشف نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
inviolate	نقض نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
uncounted	شمرده نشده
virgin	استفاده نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unsettled	تصفیه نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
unbroken	رام نشده
uncharted	اکتشاف نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unmitigated	کاسته نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
opens	واریز نشده
opened	واریز نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
open	واریز نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
unfinished	تمام نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unoccupied	اشغال نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
vacant	اشغال نشده
unchecked <adj.>	تست نشده