English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (37 milliseconds)
English Persian
demilitarization غیر نظامی کردن
Search result with all words
march نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marches راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marching راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
reprisal در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
demilitarised از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarising از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarized از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizes از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizing از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
drilling تمرین نظامی کردن
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
court martial در دادگاه نظامی محاکمه کردن
militarization نظامی کردن
militarization نظامی کردن امور
militarize نظامی کردن
militarize جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
Other Matches
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
mil نظامی
serviced نظامی
soldiers نظامی
military نظامی
fort دژ نظامی
martin نظامی
soldier نظامی
martial نظامی
warlike نظامی
service نظامی
post پست نظامی
strongholds قلعه نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
district ناحیه نظامی
regions ناحیه نظامی
martial rule حکومت نظامی
districts ناحیه نظامی
martial court دادگاه نظامی
maneuver تمرین نظامی
post- پست نظامی
posted پست نظامی
forcing نیروی نظامی
posts پست نظامی
region ناحیه نظامی
soldiery نیروی نظامی
articles of war قانون نظامی
by military force با نیروی نظامی
military adviser مستشار نظامی
military advisor مستشار نظامی
march گام نظامی
dressing parade مشق نظامی
military area منطقه نظامی
military assistance کمک نظامی
military attache وابسته نظامی
military body هیئت نظامی
marched گام نظامی
defensive architecture معماری نظامی
martial spirit روح نظامی
stronghold قلعه نظامی
active نظامی کادر
militarily از لحاظ نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
marching گام نظامی
marches گام نظامی
installation قسمت نظامی
ceremonies مراسم نظامی
militias نیروی نظامی
ceremony مراسم نظامی
military service خدمت نظامی
paramilitaries شبه نظامی
fortresses استحکامات نظامی
fortress استحکامات نظامی
paramilitary شبه نظامی
force نیروی نظامی
camp اردوگاه نظامی
invasion currency پول نظامی
soldier نظامی شدن
soldier فرد نظامی
martial law حکومت نظامی
forces نیروی نظامی
soldiers نظامی شدن
soldiers فرد نظامی
standing orders امریه نظامی
standing order امریه نظامی
militia نیروی نظامی
khaki لباس نظامی
council of war شورای نظامی
councils of war شورای نظامی
militarist نظامی گرا
army attache وابسته نظامی
party عده نظامی
army staff ستاد نظامی
field colours پرچم نظامی
field colors پرچم نظامی
strategic map نقشه نظامی
drill مشق نظامی
drilled مشق نظامی
drills مشق نظامی
the military profession کار نظامی
the sabre نیروی نظامی
attache وابسته نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
camped اردوگاه نظامی
camps اردوگاه نظامی
garrison state ایالت نظامی
militarists نظامی گرا
installation موسسه نظامی
installations قسمت نظامی
installations موسسه نظامی
the sabre حکومت نظامی
spirit de corps غرور نظامی
provost marshal قاضی نظامی
military court دادگاه نظامی
citadel قلعه نظامی
exercised مانور نظامی
necker chief کاشکول نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military courtesy شئونات نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
military crest خط الراس نظامی
court material دادگاه نظامی
civil غیر نظامی
civilian غیر نظامی
exercised مشق نظامی
citadels قلعه نظامی
civilians غیر نظامی
military strategy استراتژی نظامی
court martiall دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission هیئت نظامی
court martiall شورای نظامی
drilling تمرین نظامی
military doctorine دکترین نظامی
intelligence اطلاعات نظامی
military training اموزش نظامی
defense information اطلاعات نظامی
military government حکومت نظامی
military governor فرمانداری نظامی
word of command فرمان نظامی
military governor حاکم نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military government دولت نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
military funds بودجه نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
military justice دادرسی نظامی
military services قسمتهای نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military justice دادسرای نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
military funds اعتبار نظامی
military grid شبکه نظامی
exercises مانور نظامی
military posture ارایش نظامی
saluted احترام نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
regimental لباس نظامی
columns ستون نظامی
tunc پیراهن نظامی
prisidio قلعه نظامی
military posture وضعیت نظامی
exercise مشق نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
military resources منابع نظامی
column ستون نظامی
salutes احترام نظامی
campound کمپ نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
cadet دانشجوی نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
exercises مشق نظامی
court martial دادگاه نظامی
exercise مانور نظامی
military comission کمیسیون نظامی
council ofwar شورای نظامی
military platform سکوی نظامی
military spending مخارج نظامی
military training تعلیم نظامی
cadets دانشجوی نظامی
saluting احترام نظامی
salute احترام نظامی
Military operations. عملیات نظامی
militia جنگجویان غیر نظامی
civil defense دفاع غیر نظامی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
treaties قرارداد پیمان نظامی
civil defense پدافند غیر نظامی
visitors مهمان رسمی نظامی
paramilitary نیروهای شبه نظامی
force یکان قسمت نظامی
militias قوای شبه نظامی
militias جنگجویان غیر نظامی
militia قوای شبه نظامی
paramilitaries نیروهای شبه نظامی
fortresses سنگر قلعه نظامی
military occupation اشغال نظامی یک منطقه
treaty قرارداد پیمان نظامی
fortress سنگر قلعه نظامی
militias نیروی شبه نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com