Dictiornary-Farsi | فاصله سر تیربار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
head space	فاصله سر تیربار


Other Matches

machine gun	تیربار
machine guns	تیربار
following distance	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range	فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
sear pin	محورچکاننده در تیربار
sub-machine guns	تیربار دستی
sub-machine gun	تیربار خودکار
machine gun	به تیربار بستن
sub-machine guns	تیربار خودکار
sears	چکاننده در تیربار
seared	چکاننده در تیربار
sear	چکاننده در تیربار
sub-machine gun	تیربار دستی
nest	اشیانه تیربار
pillboxes	اشیان تیربار
nests	اشیانه تیربار
pillbox	اشیان تیربار
machine guns	به تیربار بستن
first defense gun	جلوترین تیربار دفاعی
first defense gun	تیربار منطقه جلو
submachinegun	تیربار نیم خودکار
subcaliber	تیربار تنظیم هدف
interval	فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
limit of fire	حدود میدان اتش تیربار یاسلاح
sweeping fire	اتش درو در عرض و عمق به وسیله تیربار
spaces	فاصله دادن فاصله داشتن
space	فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
subcaliber range	تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
alleys	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
gunner's rule	روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
leader's rule	روش تعیین مسافت امن هنگام اجرای تیر بالای سربوسیله تیربار
holing	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march	راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
operating slide	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
equidistant	هم فاصله
interregnums	فاصله
space bar	فاصله زن
distances	فاصله
distance	فاصله
interregnum	فاصله
gaps	فاصله
interval	فاصله
gap	فاصله
per saltum	بی فاصله
length	فاصله
hiatus	فاصله
interregna	فاصله
single space	تک فاصله تو هم
range	فاصله
ranged	فاصله
ranges	فاصله
lengths	فاصله
discontinuance	فاصله
blank character	فاصله
space	جا فاصله
space	فاصله
head space	فاصله سر
spaces	جا فاصله
spaces	فاصله
blankest	فاصله
em dash	خط فاصله ام
en dash	خط فاصله ان
tele	فاصله
unremittingly	بی فاصله
clearance	فاصله
blank	فاصله
intermezzo	فاصله
spacing	فاصله
diastema	فاصله
intermittence	فاصله
dead rise	فاصله مرده
time lag	فاصله زمانی
interval confidence	فاصله اطمینان
spaced	فاصله دار
interludes	بادخور فاصله
f. distance or length	فاصله کانونی
fiducial interval	فاصله اطمینان
focal distance	فاصله کانونی
confidence interval	فاصله اعتماد
confidence interval	فاصله اطمینان
interlude	بادخور فاصله
deflationary gap	فاصله تنزلی
dutter	فاصله ستونها
magnet gap	فاصله هوایی
line to line spacing	فاصله سطور
spanned	فاصله معین
distance meter	فاصله سنج
line spacing	فاصله خطوط
line spacing	فاصله سطر
spanning	فاصله معین
line spacing	فاصله سطرها
time lags	فاصله زمانی
known distance	فاصله معلوم
spans	فاصله معین
diatessaron	فاصله یک چهارم
light gap	فاصله روشنایی
light gap	فاصله نور
code distance	فاصله رمز
close range	فاصله نزدیک
blank character	دخشه فاصله
spacing	فاصله گذاری
hard space	فاصله واصل
keyspace	فاصله کلیدی
haul distance	فاصله حمل
spacing	فاصله بندی
interstice	ترک فاصله
intervalometer	فاصله سنج
ignition gap	فاصله جرقه
angular distance	فاصله زاویهای
ignition spark gap	فاصله جرقه
time out	وقفه فاصله
input gap	فاصله اولیه
gulfs	فاصله زدوری
gulf	فاصله زدوری
focal length	فاصله کانونی
class interval	فاصله طبقه
center distance	فاصله ازمرکز
center distance	فاصله مرکزی
interim	فیمابین فاصله
frequency distance	فاصله فرکانس
lattice spacing	فاصله شبکه
elongation	فاصله زاویهای
frequency spacing	فاصله فرکانس
coherence distance	فاصله همدوسی
interspace	فاصله مدت
infighting	نبرد در فاصله کم
span	فاصله معین
distant	فاصله دار
spaces	فاصله مدت
spaces	جا فاصله مدت
spaces	فاصله گذاشتن
space	فاصله مدت
space	جا فاصله مدت
space	فاصله گذاشتن
tritone	فاصله سه گام
unit distance	با فاصله واحد
tritone	فاصله سه اهنگ
track pitch	فاصله شیار
interval	فاصله [ریاضی]
intermissions	فاصله عود
intermission	فاصله عود
subinterval	فاصله فرعی
telemeter	فاصله سنج
terraces spacing	فاصله تراسها
time interval	فاصله زمانی
tooth gap	فاصله دندانه
unspaced practice	تمرین بی فاصله
vertical interval	فاصله عمودی
white space	فاصله سفید
interrupted	فاصله دار
focussing	فاصله کانونی
focusses	فاصله کانونی
focussed	فاصله کانونی
focuses	فاصله کانونی
focused	فاصله کانونی
focus	فاصله کانونی
leading	فاصله خطوط
rivers	فاصله سفید
clearance	فاصله باز
period/stretch/lapse of time	فاصله زمان
time period	فاصله زمان
period	فاصله زمان
time span	فاصله زمان
vacation	فاصله دو اجلاس
lapses	فاصله زمانی
space condition	حالت فاصله
space condition	شرط فاصله
space bar	فاصله گذار
removed	فاصله خانوادگی
soft carriage return	خط فاصله خالی
respite _	فاصله استراحت
river	فاصله سفید
safe distance	فاصله بی خطر
signal distance	فاصله علامتی
shim	فاصله پرکن
sight distance	فاصله دید
normal interval	فاصله معمولی صف
mode interval	فاصله نما
shouting distance	فاصله صدا رس
stadimeter	فاصله یاب
range meter	فاصله سنج
social distance	فاصله اجتماعی
vacations	فاصله دو اجلاس
spacing bias	پیشقدر فاصله
lapsing	فاصله زمانی
interval	فاصله تاکتیکی
interval	فاصله زمانی
lapse	فاصله زمانی
polar distance	فاصله قطبی
piston clearnce	فاصله پیستون
fixed spacing	فاصله دهی ثابت
proportional spacing	فاصله دهی مناسب