English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
blocking factor فاکتور بلوک بندی
Other Matches
blocking بلوک بندی
block length درازای بلوک طول بلوک
invoice فاکتور
bill of sale فاکتور
factor فاکتور
factors فاکتور
invoicing فاکتور
voucher فاکتور
invoiced فاکتور
invoices فاکتور
BS فاکتور
vouchers فاکتور
earthquake factor فاکتور زلزله
proforma invoice پیش فاکتور
proforma پیش فاکتور
gas factor فاکتور گاز
factorization فاکتور گیری
list price قیمت فاکتور
invoice فاکتور نوشتن
invoicing فاکتور نوشتن
invoices فاکتور نوشتن
factor سازنده فاکتور
invoiced فاکتور نوشتن
factors سازنده فاکتور
skip factor فاکتور یا عامل نمو
factorize فاکتور گیری کردن
invoicing فاکتور فروش صورتحساب
blocking factor فاکتور بلاکه کردن
invoices فاکتور فروش صورتحساب
invoiced فاکتور فروش صورتحساب
facture فاکتور صورت حساب
invoice فاکتور فروش صورتحساب
blocked بلوک
block header سر بلوک
blocks بلوک
parish بلوک
parishes بلوک
canton بلوک
monoliths بلوک
block بلوک
districts بلوک
monolith بلوک
district بلوک
nested block بلوک تو در تو
blocs بلوک
cantons بلوک
bloc بلوک
mu فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
fast عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasted عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasts عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fastest عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
arrow block بلوک پیکانی
mastic blocks بلوک قیری
block transfer انتقال بلوک
block protection حفافت بلوک
block operation عملیات بلوک
block move جابجایی بلوک
blocked بلوک سیمانی
fuse block بلوک فیوز
block diagram بلوک دیاگرام
block definition تعریف بلوک
block بلوک سیمانی
blocked بلوک ساختن
blocks بلوک سیمانی
blocks بلوک ساختن
control block بلوک کنترل
eob پایان یک بلوک
roughed slab بلوک کوچک
radius block بلوک شعاعی
radium block بلوک شعاعی
block move انتقال بلوک
end of block پایان یک بلوک
sprite یک بلوک از پیکسل ها
engine block بلوک موتور
erratic block بلوک نامنظم
block بلوک ساختن
en bloc دریک بلوک
anchors لنگر بلوک
anchoring لنگر بلوک
anchor لنگر بلوک
storage block بلوک ذخیره
form block بلوک فرمکاری
dosseret بلوک سه بعدی
cylinder block بلوک سیلندر
deblocking از بلوک دراوردن
erratic block بلوک جابجا شونده
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
block lining پوشش با بلوک سیمانی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
block graphics نگاره سازی بلوک
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
comecon گروه تجاری بلوک شرق
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
boss formerly boce [بلوک منبت کاری شده برجسته]
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
humidity insulation نم بندی
neuration رگ بندی
seals اب بندی
queing صف بندی
funiculars بندی
commisural بندی
humidity insulation اب بندی
queuing صف بندی
funicular بندی
commissural بندی
alignments صف بندی
articular بندی
striation خط بندی
nailed up سر هم بندی
waterproofing اب بندی
trimerous سه بندی
vanation رگ بندی
snack ته بندی
taping ته بندی
patching سر هم بندی
snacks ته بندی
laced بندی
sealing off اب بندی
lapping اب بندی
hermetic sealing اب بندی
alignment صف بندی
mud sill ته بندی
seal اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
ring clossure حلقه بندی
rhyme scheme قافیه بندی
packaged عدل بندی
packages بسته بندی
ranked رتبه بندی
rootage ریشه بندی
rank رتبه بندی
packaged بسته بندی
package بسته بندی
scheduling queue صف زمان بندی
packages عدل بندی
scheme of colour رنگ بندی
dimensioning کادر بندی
ranks رتبه بندی
reticulation شبکه بندی
electrical insulation برق بندی
sealing wax موم اب بندی
cingulate کمر بندی
cerebral localization منطقه بندی مخ
premunition پیش بندی
caulk اب بندی کردن
factorization عامل بندی
wagering شرط بندی
tabulate جدول بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com