Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
Other Matches
computerization
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remotest
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
built into
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
cadam
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
applies
بکار بردن
handles
بکار بردن
handle
بکار بردن
put forth
بکار بردن
misemploy
بد بکار بردن
to put forth
بکار بردن
apply
بکار بردن
abused
بد بکار بردن
abuses
بد بکار بردن
abuse
بد بکار بردن
to make use of
بکار بردن
abusing
بد بکار بردن
applying
بکار بردن
manoeuver
تدبیر بکار بردن
wielded
خوب بکار بردن
wield
خوب بکار بردن
play upon words
جناس بکار بردن
shoehorns
پاشنه کش بکار بردن
shoehorn
پاشنه کش بکار بردن
parachuting
پاراشوت بکار بردن
parachutes
پاراشوت بکار بردن
lever watch
شیوه بکار بردن
committing
بکار بردن نیروها
wielding
خوب بکار بردن
wields
خوب بکار بردن
committed
بکار بردن نیروها
commits
بکار بردن نیروها
finesse
زیرکی بکار بردن
commit
بکار بردن نیروها
parachute
پاراشوت بکار بردن
parachuted
پاراشوت بکار بردن
misapply
بیموقع بکار بردن
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
misapply
بطور غلط بکار بردن
outsmarting
زرنگی بیشتری بکار بردن
mordant
ماده ثبات بکار بردن
iodism
خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
misspells
املای غلط بکار بردن
misspelled
املای غلط بکار بردن
aminister
تهیه کردن بکار بردن
telescopes
تلکسوپ تلسکوپ بکار بردن
telescope
تلکسوپ تلسکوپ بکار بردن
coppers
مس یاترکیبات مسی بکار بردن
copper
مس یاترکیبات مسی بکار بردن
leverage
شیوه بکار بردن اهرم
misspell
املای غلط بکار بردن
misspelt
املای غلط بکار بردن
neologist
طرفدارواژههای یا بکار بردن واژههای نو
outsmarts
زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarted
زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmart
زرنگی بیشتری بکار بردن
automation
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
double weft
[دو پود هم ظرافت را با هم در عرض بکار بردن]
play a joke
حیله شوخی امیز بکار بردن
obsoletism
بکار بردن واژههای کهنه یامهجور
accentuation
بکار بردن ایین تکیه صدا
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
tutoyer
دوم شخص مفرد را درمکالمه بکار بردن
polyonymy
بکار بردن چند نام برای یک چیز
polyonging
بکار بردن چند نام برای یک چیز
to make the most of
به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
framebuffer
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
paragons
رقابت کردن بعنوان نمونه بکار بردن برتری یافتن
paragon
رقابت کردن بعنوان نمونه بکار بردن برتری یافتن
resets
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
computing system
سیستم کامپیوتری
computer system
سیستم کامپیوتری
tools
در سیستم کامپیوتری
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
synonymize
الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
gesticulate
با سر و دست اشاره کردن ضمن صحبت اشارات سر ودست بکار بردن
gesticulated
با سر و دست اشاره کردن ضمن صحبت اشارات سر ودست بکار بردن
pregnant use of a verb
بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
gesticulating
با سر و دست اشاره کردن ضمن صحبت اشارات سر ودست بکار بردن
gesticulates
با سر و دست اشاره کردن ضمن صحبت اشارات سر ودست بکار بردن
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addresses
اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
hybrid computer system
سیستم کامپیوتری دو رگه
automatic data handling
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
capturing
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
expandable
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
knowledge
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
hacks
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hack
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
coral
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
machines
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
inquiries
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
storing
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
processor
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiry
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
machined
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
store
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
models
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
cbt
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
modelled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
primary
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
modeled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
processor
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
priority
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
conversational mode
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
priorities
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
model
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
diagnostic
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocols
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
consumables
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
multitasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
customers
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
customer
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
down
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
internal
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
standards
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
direct objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
indirect objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
standard
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objecting
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
integrated
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
auto
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
CBMS
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
illegal
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
processes
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
autos
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
master slave computer system
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
primary
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
commissioning
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commission
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissions
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com