English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (4 milliseconds)
English Persian
ultra individualism فردگرایی افراطی
Other Matches
individualism فردگرایی
rigorous <adj.> افراطی
out and outer افراطی
extreme <adj.> افراطی
far out افراطی
drastic <adj.> افراطی
radical <adj.> افراطی
extrimist افراطی
extremists افراطی
extravagant افراطی
extremist افراطی
extreme افراطی
intemperate افراطی
sansculotte انقلابی افراطی
overgeneralization تعمیم افراطی
schwarmerei احساسات افراطی
radical behaviorism رفتارگرایی افراطی
hardliner آدم افراطی
hardliners آدم افراطی
overreaction واکنش افراطی
highflyer ادم افراطی
ultra ماورای افراطی
go to extreme افراطی شدن
highflier ادم افراطی
young turk افسر جوان افراطی
ultranationalism ملت پرستی افراطی
go overboard <idiom> افراطی عمل کردن
spread eagle میهن پرستی افراطی
radical اصل سیاست مدار افراطی
radicals اصل سیاست مدار افراطی
radicals افراطی افراط گرا ریشهای
extremism افراط کاری عقیده افراطی
chauvinism میهن پرستی افراطی شوونیسم
radical افراطی افراط گرا ریشهای
sansculottism پیروی از اصول انقلاب افراطی
ultranationalism عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
far-right extremist scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
[extreme] right-wing scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
radicalism گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
lunatic fringe افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
mc carthyism سیاست دست راستی افراطی و مخالفت بالیبرالیزم
chauvinism افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
conspicuious consumption مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com