English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
Other Matches
freighter فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
freighters فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
the ship leaks کشتی اب تو میدهد
draught line خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
aerographer شخصی که وضع هوا وامواج را به کشتی گزارش میدهد
Be a good chap(fellow)and do it. جان من اینکار راانجام بد ؟
see that he does it مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
To do something prefunctorily. برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
munitions تدارکات
supplied تدارکات
supplying تدارکات
provisions تدارکات
supplies تدارکات
supply تدارکات
To do something hurriedly. تند تند کاری راانجام دادن
supply تدارکات ملزومات
supplying تدارکات ملزومات
loose issue تدارکات روباز
marriage preparations تدارکات عروسی
level of supply سطح تدارکات
unit supply تدارکات یکانی
supply officer افسر تدارکات
unit supply تدارکات یکان
supply party گروه تدارکات
supply support پشتیبانی تدارکات
supply point نقطه تدارکات
supplied تدارکات ملزومات
general supplies تدارکات عمومی
warlike preparations تدارکات جنگی
accompanying supplies تدارکات همراه
follow up تدارکات پشتیبان
general issue تدارکات عمومی ارتش
replenishment تجدید تدارکات وسوخت
supply route خط تدارکات راه اماد
main supply route راه اصلی تدارکات
logistic route مسیرهای لجستیکی تدارکات
aerial supply تدارکات از راه هوا
deteriorating supplies تدارکات فاسد شدنی
logistics مبحث تدارکات لشکر کشی
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
provision اذوقه تدارکات وسایل لازم
underway replenishment تجدید تدارکات در مسیر حرکت
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
off the shelf تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
underway replenishment تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
munition تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
passing action عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
individuals فردی
individual فردی
subjective فردی
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
individual responsibility مسئوولیت فردی
individual ownership مالکیت فردی
intrapersonal درون فردی
individualization فردی ساختن
intraindividual درون فردی
individual differences تفاوتهای فردی
patterns خصوصیات فردی
hexastich قطعه شش فردی
personal pace اهنگ فردی
idiosyncrasy خصیصه فردی
idiosyncrasies خصیصه فردی
libertarians طرفدارازادی فردی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
pattern خصوصیات فردی
libertarian طرفدارازادی فردی
ontogency تکوین فردی
ontogenesis پدیدایی فردی
ontogeny پدیدایی فردی
personal tempo اهنگ فردی
personal right حقوق فردی
single entry حسابداری فردی
individuality وجود فردی
interpersonal coherence انسجام بین فردی
interpersonal میان فردی
personalism فلسفه فردی
interindividual میان فردی
autecology بوم شناسی فردی
unit نفر عدد فردی
pinning عدد شناسایی فردی
aptitude test ازمون قابلیت فردی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
pin عدد شناسایی فردی
units نفر عدد فردی
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
pattern الگو صفات فردی
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
individualism اصول استقلال فردی
personal distribution توزیع درامد فردی
patterns الگو صفات فردی
pinned عدد شناسایی فردی
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
depersonalization توجه نکردن به هویت فردی
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
individualized منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizing منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
libertarian طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
to walk on eggshells <idiom> در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
hackers فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
gl مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
bills اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
parol arrest جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
resupply تجدید اماد تجدید تدارکات
endorser پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
the garden provides food میدهد
readout را میدهد
fibre over Etherenet میدهد
world میدهد
worlds میدهد
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
creditor's bill به ورثه میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com