Dictiornary-Farsi | فرسایش انرژی موج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
attenuation	فرسایش انرژی موج


Search result with all words

attenuation factor	ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
Other Matches

attrition rate	میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
arid erosion	فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
fraying	فرسایش
wear	فرسایش
erosion	فرسایش
wears	فرسایش
depletion	فرسایش
abrasions	فرسایش
abrasion	فرسایش
attrition	فرسایش
attrition	فرسایش نیروها
beach erosion	فرسایش ساحلی
weathring test	ازمایش فرسایش
wind erosion	فرسایش بادی
erosion	فرسایش وسایل
accelerated erosion	فرسایش تشدیدی
scuffs	خراش فرسایش
scuffing	خراش فرسایش
scuffed	خراش فرسایش
scuff	خراش فرسایش
precession	فرسایش لوله
weathering	فرسایش در اثرهوا
rill erosion	فرسایش شیاری
surface erosion	فرسایش سطحی
erosive	فرسایش دهنده
natural erosion	فرسایش نابهنجار
gully erosion	فرسایش خندقی
sheet washing	فرسایش سطحی
shore erosion	فرسایش ساحلی
sheet washing	فرسایش رویی
soil erosion	فرسایش خاک
internal erosion	فرسایش داخلی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
selective erosion	فرسایش انتخابی
erodible	قابل فرسایش
sever erosion	فرسایش نابهنجار
bioerosion	فرسایش زیستی
pot hole	دیگ فرسایش
erodibility	قابلیت فرسایش
erosion control	جلوگیری از فرسایش
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
natural erosion	فرسایش طبیعی
concrete erosion	فرسایش بتن
spark erossion	فرسایش الکتریکی
geologic erosion	فرسایش زمین شناسی
elutriation	شستشو با اب فرسایش انتخابی
electroerosive	فرسایش قوس الکتریکی
abrasion of surface	فرسایش سطح فرش
electro erosion process	فرایند فرسایش الکتریکی
wear	فرسایش خوردگی جنگ افزارها
restraint	نیروی خستگی یا فرسایش بار
weatherability	قابلیت عدم فرسایش در هوا
restraints	نیروی خستگی یا فرسایش بار
rain wash	فرسایش ناشی از ریزش باران
wears	فرسایش خوردگی جنگ افزارها
corrosion	زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
planation	مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
soliflucation	فرسایش خاک یا زمین به وسیله یخ زدن و اب شدن یخ
fastness of color	عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
detritus	ذراتی که در نتیجه عمل فرسایش از زمین جدامیشوند
anti wear	مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
bed plate	صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
natural erosion	فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
jetties	سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty	سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
rill erosion	این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
special degration	نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
bolstered	کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
polygonal soil	زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
reventment	روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
bolster	کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters	کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
apron	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons	لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
energy barrier	سد انرژی
endrgized	با انرژی
isenergic	هم انرژی
energy line	خط انرژی
energy	انرژی
exergonic	انرژی ده
high energy	پر انرژی
deenergized	بی انرژی
low energy	انرژی کم
power	انرژی
zipped	انرژی
powered	انرژی
zips	انرژی
zipping	انرژی
zip	انرژی
powers	انرژی
vigor	انرژی
powering	انرژی
vigour	انرژی
energies	انرژی
heat energy	انرژی گرمایی
gravitational energy	انرژی گرانشی
internal energy	انرژی داخلی
fusion energy	انرژی گداخت
fusion energy	انرژی ذوب
fusion energy	انرژی فوزیون
heat energy	انرژی حرارتی
sustainable energy	انرژی جاوید
internal energy	انرژی درونی
nuclear energy	انرژی هستهای
inductance	گیرنده انرژی
hydration energy	انرژی ابپوشی
sustainable energy	انرژی بی نهایت
high energy electron	الکترون پر انرژی
free energy	انرژی ازاد
field energy	انرژی میدان
energy spectrum	طیف انرژی
energy shell	پوسته انرژی
energy shell	لایه انرژی
energy regeneration	بازیابی انرژی
energy radiation	تابش انرژی
energy quantum	کوانتوم انرژی
energy production	تولید انرژی
energy principle	اصل انرژی
energy preservation	ذخیره انرژی
energy preservation	نگهداری انرژی
energy pattern	الگوی انرژی
energy pattern	نقشه انرژی
energy of vibration	انرژی ارتعاش
energy of vibration	انرژی ارتعاشی
energy spectrum	بیناب انرژی
energy stage	لایه انرژی
fermi energy	انرژی فرمی
specific energy	انرژی مخصوص
excitation energy	انرژی تحریک
exchange energy	انرژی تبادل
power transfer	انتقال انرژی
energy transmission	انتقال انرژی
energy transfer	انتقال انرژی
energy theorem	تئوری انرژی
energy supply	منبع انرژی
energy storage	انباره ی انرژی
energy of activation	انرژی فعالسازی
solar energy	انرژی خورشیدی
work function	انرژی خروج
(be in) high spirits <idiom>	پر انرژی بودن
radiation energy	انرژی تابشی
radiant energy	انرژی تابشی
quantum of energy	کوانتوم انرژی
power transmission	انتقال انرژی
power supply	منبع انرژی
rediant energy	انرژی تابشی
vim	انرژی توانایی
vibration energy	انرژی ارتعاشی
sound energy	انرژی صوتی
source of power	منبع انرژی
strain energy	انرژی کرنش
strain energy	انرژی کشیدگی
thermal energy	انرژی گرمایی
total binding energy	انرژی بستگی کل
total energy equation	بقای انرژی کل
transducer	مبدل انرژی
transformation of energy	تبدیل انرژی
rest energy	انرژی سکون
translational energy	انرژی انتقالی
resonance energy	انرژی رزنانسی
maximum energy	انرژی بیشینه
mass energy	جرم - انرژی
magnetic energy	انرژی مغناطیسی
madelung energy	انرژی مادلونگ
low energy	انرژی پایین
loss of energy	افت انرژی
light energy	انرژی نور
lattice energy	انرژی شبکه
kiloton energy	کیلوتن انرژی
sustainable energy	انرژی بی پایان
ionization energy	انرژی یونیزاسیون
maximum energy	انرژی حداکثر
mechanical energy	انرژی مکانیکی
mutual energy	انرژی متقابل
potential energy	انرژی پتانسیل
potential energy curve	خم انرژی- پتانسیل
potential curve	خم انرژی- پتانسیل
nuclear power	انرژی هستهای
sustainable energy	انرژی پایدار
ionization energy	انرژی یونش
electron energy	انرژی الکترون
zing	انرژی روح
kinetic energy	انرژی جنبشی
kinetic energy	انرژی سینتیک
deformation energy	انرژی تغییرشکل
deenergized	بی انرژی شده
deenergize	قطع انرژی
kinetic energy	انرژی جنبنده
crystal energy	انرژی بلور
dissipation of energy	اتلاف انرژی
energizing	انرژی دادن
dissociation energy	انرژی تفکیک
electron affinity	انرژی خروج