English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English Persian
guardian angel فرشته نگهبان
Other Matches
peri فرشته
angel فرشته
intelligence فرشته
angels فرشته
angel of hell فرشته عذاب
angelical وابسته به فرشته
swan dive شیرجه فرشته
angelic وابسته به فرشته
michael فرشته اعظم
angelic or ical فرشته خو اسمانی
layouts شیرجه فرشته
layout شیرجه فرشته
angeolatry فرشته پرستی
angel worship فرشته پرستی
michaelmas عید فرشته میکائیل
fairy [peris] طرح انسان های بالدار، فرشته یا پری [در فرش]
look out نگهبان
escorted نگهبان
escorting نگهبان
escorts نگهبان
watchdogs سگ نگهبان
escort نگهبان
watchdog سگ نگهبان
keeper نگهبان
keepers نگهبان
guardsman نگهبان
guardsmen نگهبان
life guard نگهبان
enntinel نگهبان
custodial نگهبان
lifeguard نگهبان
lifeguards نگهبان
custos نگهبان
custodier نگهبان
conservator نگهبان
guardian نگهبان
duty نگهبان
warden نگهبان
left half back نگهبان چپ
wardens نگهبان
watch نگهبان
watched نگهبان
watches نگهبان
watching نگهبان
body guard نگهبان
watch dog سگ نگهبان
guardians نگهبان
custodian نگهبان
custodians نگهبان
sentinel نگهبان
sentinels نگهبان
inspector نگهبان
inspectors نگهبان
watch man نگهبان
ward نگهبان
wards نگهبان
police dog سگ نگهبان
guard dog سگ نگهبان
gallant نگهبان
K9 [canine] سگ نگهبان
chaser نگهبان
chasers نگهبان
guarding نگهبان
on guard نگهبان
guard نگهبان
guards نگهبان
watchman نگهبان
out post نگهبان
sentries نگهبان
sentry نگهبان
watchmen نگهبان
beach patrol نگهبان اسکله
officer of the day افسر نگهبان
boat gang نگهبان قایق
officer of the watch افسر نگهبان
curing membrane پوسته نگهبان
watch officer افسر نگهبان
factionary نگهبان قراول
flag guard نگهبان پرچم
right half back نگهبان راست
relief of sentry عوض نگهبان
radio guard نگهبان بی سیم
port watch نگهبان بندر
sergeant of the guard گروهبان نگهبان
interior guard نگهبان داخلی
guardian council شورای نگهبان
guard signal علامت نگهبان
guard post پایه نگهبان
to stand sentinel نگهبان گذاشتن در
memory guard نگهبان حافظه
guard band باند نگهبان
gangway staff نگهبان پله
beach patrol نگهبان ساحلی
churchmen نگهبان کلیسا
watchdogs سگ پاسبان نگهبان
warden نافر نگهبان
wardens نافر نگهبان
bailiffs نگهبان دژ سلطنتی
curator نگهبان متصدی
churchman نگهبان کلیسا
tricking سکانی نگهبان
tricked سکانی نگهبان
trick سکانی نگهبان
curators نگهبان متصدی
watchdog سگ پاسبان نگهبان
covers نگهبان بگوش
air sentinel نگهبان هوایی
copy نگهبان مخابراتی
copies نگهبان مخابراتی
copying نگهبان مخابراتی
cover نگهبان بگوش
coverings نگهبان بگوش
arcturus نگهبان شمال
bailiff نگهبان دژ سلطنتی
copied نگهبان مخابراتی
anchor watch نگهبان لنگر
Beefeater نگهبان برج لندن
attendant همراه نگهبان کشیک
sentry box سایبان چوبی نگهبان
warders نگهبان دروازه یا قصر
warder نگهبان دروازه یا قصر
watch dog ناو نگهبان ناوگان
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
to relieve guard نگهبان راعوض کردن
time orderly نگهبان اعلام ساعت
service officer افسر ارشد نگهبان
attendants همراه نگهبان کشیک
rangeguard نگهبان میدان تیر
Beefeaters نگهبان برج لندن
guardsman سرباز هنگ نگهبان
duty officer افسر نگهبان ستاد
earth retaining wall دیوار نگهبان خاک
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان
cryptoguard نگهبان اطاق رمز
am i the keep of my brother? ایامن نگهبان برادرخودهستم
guardsmen سرباز هنگ نگهبان
armorer نگهبان اسلحه زراد
air controlman نگهبان کنترل هوایی
posted گماردن نگهبان قرار دادن
post گماردن نگهبان قرار دادن
curatorial نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
chaperons نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperones نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperon نگهبان یاملازم خانمهای جوان
sounding patrol نگهبان عمق سنج ناو
watchdog نگهبانی دادن نگهبان بودن
posts گماردن نگهبان قرار دادن
officer of the deck افسر نگهبان عرشه ناو
post- گماردن نگهبان قرار دادن
rangeguard نگهبان قرق میدان تیر
watchdogs نگهبانی دادن نگهبان بودن
coverings دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
dog watch پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
covers دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
watch fire اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
sentry box سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
raid clerk نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
arcturus نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
anchor watch گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
on guard مراقب بودن نگهبان بودن
custodial guard گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
copying پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com