Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 99 (7 milliseconds)
English	Persian
spillway apron	فرش حفاظ
Search result with all words
conduit	لوله حفاظ
conduits	لوله حفاظ
hangar	پناهنگاه حفاظ
hangars	پناهنگاه حفاظ
cover	حفاظ
coverings	حفاظ
covers	حفاظ
shield	حفاظ پوشش محافظ
shield	حفاظ پیدا کردن
shields	حفاظ پوشش محافظ
shields	حفاظ پیدا کردن
uncover	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
disposed	بی حفاظ
awning	حفاظ
awnings	حفاظ
safeguard	حفاظ
safeguarded	حفاظ
safeguarding	حفاظ
safeguards	حفاظ
fender	نرده حفاظ
goggles	عینک حفاظ دار
shielding	حفاظ کشیدن
protected	در حفاظ
protected	در پشت حفاظ دارای جان پناه
umbrella	حفاظ
umbrellas	حفاظ
expose	بی حفاظ گذاردن
exposes	بی حفاظ گذاردن
exposing	بی حفاظ گذاردن
bleak	بی حفاظ
bleaker	بی حفاظ
bleakest	بی حفاظ
bleakly	بی حفاظ
shell	عامل محافظ حفاظ
shelling	عامل محافظ حفاظ
shells	عامل محافظ حفاظ
shelter	حفاظ
sheltered	حفاظ
sheltering	حفاظ
shelters	حفاظ
screen	دیوار تخته حفاظ
screened	دیوار تخته حفاظ
screening, screenings	دیوار تخته حفاظ
screens	دیوار تخته حفاظ
scabbard	حفاظ غلاف کردن
scabbards	حفاظ غلاف کردن
parapet	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
armor plate	حفاظ یا پوشش زرهی
biological shield	حفاظ زیستی
conduit bushing	بوش لوله حفاظ
conduit bushing adapter	تبدیل لوله حفاظ
conduit elbow	زانویی لوله حفاظ
coverture	حفاظ
defilade	حفاظ مانع
depth charge armor	حفاظ بمب زیرابی
dunnage	حفاظ کالاها
fiber conduit	لوله حفاظ فیبری
flexible conduit	لوله حفاظ نرم
flexible metal conduit	لوله حفاظ خرطومی
guardrail	سیم حفاظ
hardened site	حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
haul defilade	تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
heat shield	حفاظ حرارتی
hull defilade	تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
hull down	قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
hull down	بدنه پشت حفاظ
instrument for electromagnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument with magnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
keeper of magnet	حفاظ اهنربا
magnet keeper	حفاظ اهنربا
magnetic screen	حفاظ مغناطیسی
magnetic screening effect	اثر حفاظ مغناطیسی
magnetic shield	حفاظ مغناطیسی
main guard	نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
mantelet	حفاظ
metal conduit	لوله حفاظ
overhead cover	حفاظ بالای سر
protective cover	روپوش حفاظ
protective plating	حفاظ فلزی
redoubt	موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
rigid metal conduit	لوله حفاظ سخت
roadstead	لنگرگاه بدون حفاظ
sconce	حفاظ
shelterer	دارای حفاظ
shelterless	بی حفاظ
sight defilade	حفاظ مگسک
snow fence	حفاظ برف
soft missile base	سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
soft missile base	سکوی بی حفاظ
take cover	حفاظ گرفتن
hang up <idiom>	حفاظ ،محکم کردن
facadism	حفاظ جلو ساختمان
guarded output	خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
unsheltered <adj.>	بی حفاظ
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com