English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
hypothesis testing فرضیه ازمایی
Other Matches
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
reality testing واقعیت ازمایی
self examination خود ازمایی
to try ones fortune بخت ازمایی کردن
to try one's luck بخت ازمایی کردن
swordplay مبارزه زور ازمایی
raffles بخت ازمایی کردن
lotteries بخت ازمایی لاطاری
lottery بخت ازمایی لاطاری
raffle بخت ازمایی کردن
re examination پرس ازمایی مجدد
re-examination پرس ازمایی مجدد
voir dire سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
hypothesis فرضیه
accidentalism فرضیه
Q.E.D فرضیه
theories فرضیه
postulation فرضیه
theory فرضیه
hypotheses فرضیه
presumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
drainage hypothesis فرضیه زهکشی
premised <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
preconditioned <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
null hypothesis فرضیه صفر
assumed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
whorf's hypothesis فرضیه وورف
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
presupposed <adj.> <past-p.> فرضیه مقدم
design assumption فرضیه حساب
contraction hypothesis فرضیه انقباض
theories نگره فرضیه
voluntarism فرضیه ارادی
theory نگره فرضیه
relativity فرضیه نسبی
alternative hypothesis فرضیه مقابل
evolution فرضیه سیرتکامل
approximate assumption فرضیه تقریب
validation of a hypothesis تحقق پذیری یک فرضیه
theories فرضیه علمی تعلیم
continuum hypothesis [CH] فرضیه پیوستار [ریاضی]
planetesimal hypothesis فرضیه ذرات سیارهای
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
theory فرضیه علمی تعلیم
sciametry فرضیه کسوف وخسوف
natural rate hypothesis فرضیه نرخ طبیعی
prerecognition hypothesis فرضیه پیش شناخت
to collapse درهم شکستن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse بهم خوردن [مذاکره یا فرضیه]
to collapse موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
premise فرض قبلی فرضیه مقدم
premised فرض قبلی فرضیه مقدم
premisses فرض قبلی فرضیه مقدم
evolutionist معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
legal fiction فرض قانونی فرضیه حقوقی
polygenism فرضیه تحد دمبدا بشر
null hypothesis فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
coherence فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
theorized فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
what is فرضیه منطقی که اکثر برنامههای صفحه گشترده الکترونیکی براساس ان عمل می کنند
stagnation thesis فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com