English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
Search result with all words
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
Other Matches
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
anti aircraft پدافند هوایی
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
air defense پدافند هوایی
integrated defense پدافند هوایی توام
flak توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
active air defense پدافند عامل هوایی
air defense element عنصر پدافند هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air command فرماندهی هوایی
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
weapons hold فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
faker هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
air command فرماندهی نیروی هوایی
air strategical command فرماندهی استراتژیکی هوایی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
splashed در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
supreme commander فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
reference position محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
assume در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
assumes در دست گرفتن فرماندهی تقبل کردن فرماندهی
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
second in command معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
island پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
islands پل فرماندهی ناو هواپیمابر پل فرماندهی
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
defence پدافند
defenses پدافند
defense پدافند
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
active defense پدافند عامل
defended پدافند کردن
base defense پدافند از پایگاه
self defense پدافند از خود
space defense پدافند از فضا
space defense پدافند فضایی
chemical defense پدافند شیمیایی
defending پدافند کردن
defends پدافند کردن
base defense پدافند پایگاه
defend پدافند کردن
defense in depth پدافند در عمق
biological defense پدافند میکربی
satellite defense پدافند ماهوارهای
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
defense in place پدافند در محل
defense zone منطقه پدافند
barrage balloon بالون پدافند
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
area defense پدافند منطقهای
defensible قابل پدافند
national defence پدافند ملی
area defense پدافند ازمنطقه
mobile defense پدافند متحرک
deliberate defense پدافند با فرصت
barrage balloons بالون پدافند
counter offensive پدافند متقابل
passive defense پدافند غیرعامل
coast defence پدافند ساحلی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
war college دوره پدافند ملی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
forward defense area منطقه پدافند جلو
civil defense پدافند غیر نظامی
defended area منطقه پدافند شده
primeter defence پدافند دورتا دور
civil defense پدافند ازمناطق شهری
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
wheelhouses پل فرماندهی
executive branch فرماندهی
bridge پل فرماندهی
centre castle پل فرماندهی
wheelhouse پل فرماندهی
leadership فرماندهی
commanded فرماندهی
command فرماندهی
bridges پل فرماندهی
bridged پل فرماندهی
commands فرماندهی
commandantship فرماندهی
strategy فن فرماندهی
commandership فرماندهی
strategies فن فرماندهی
pilot house پل فرماندهی
conning tower پل فرماندهی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
supreme فرماندهی عالی
headquarters مرکز فرماندهی
master's certificate گواهینامه فرماندهی
joint command فرماندهی مشترک
lead a unit فرماندهی کردن
oldman مقام فرماندهی
logistical command فرماندهی لجستیکی
command posts پست فرماندهی
command post پاسگاه فرماندهی
high command فرماندهی عالی
command post پست فرماندهی
flagship ناو فرماندهی
emergency conning position پل فرماندهی اضطراری
flagships ناو فرماندهی
flag ship ناو سر فرماندهی
head quarters مرکز فرماندهی
command posts پاسگاه فرماندهی
headquarters قرارگاه فرماندهی
administrative command فرماندهی اداری
scheme of command طرح فرماندهی
command language زبان فرماندهی
commodity command فرماندهی اماد
command channels ردههای فرماندهی
commandery محل فرماندهی
commandery مقام فرماندهی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
tactical command ship ناو فرماندهی
commands سرکردگی فرماندهی
commander's call در اختیار فرماندهی
command report گزارش فرماندهی
unified command فرماندهی متحد
command and control کنترل و فرماندهی
command group گروه فرماندهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com