Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English
Persian
company commander
فرمانده گروهان
Other Matches
skippers
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
section chief
فرمانده رسد فرمانده قبضه
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
commanders
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander
فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
company
گروهان
companies
گروهان
service company
گروهان خدمات
headquarters company
گروهان ارکان
orderly room
دفتر گروهان
separate company
گروهان مستقل
headquarters company
گروهان قرارگاه
company grade
در رده گروهان
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
teams
گروهان تقویت شده
team
گروهان تقویت شده
companies
گروهان همراه کسی رفتن
company
گروهان همراه کسی رفتن
company grade
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
battle group
واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
mobile equipment pool
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
chalk commander
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
century
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries
عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
commander of d.
فرمانده
commander in chief
فرمانده کل
commander
فرمانده
commanders
فرمانده
commander in chief
فرمانده کل
chiefs
فرمانده
chief
فرمانده
generalissimos
فرمانده کل
generalissimo
فرمانده کل
commander-in-chief
فرمانده کل
commandants
فرمانده
oldman
فرمانده کل
commanders-in-chief
فرمانده کل
commandant
فرمانده
imperator
فرمانده
chevroner
فرمانده گروه
chief of boat
فرمانده قایق
territorial commander
فرمانده سرزمینی
pendragon
فرمانده کل قوا
fleet commander
فرمانده ناوگان
exercise commander
فرمانده مانور
divisional officer
فرمانده یگان
division commander
فرمانده لشگر
corps commander
فرمانده سپاه
flight leader
فرمانده پرواز
hetman
فرمانده لهستانی
commander's concept
تدبیر فرمانده
officer in tactical command
فرمانده تاکتیکی
penteconter
فرمانده پنجاه تن
platoon leader
فرمانده دسته
regiment commander
فرمانده هنگ
sector commander
فرمانده ناحیه
brigadier
فرمانده تیپ
prefect
رئیس فرمانده
captain
فرمانده هواپیما
captained
فرمانده ناو
captained
فرمانده هواپیما
captaining
فرمانده ناو
captaining
فرمانده هواپیما
captains
فرمانده ناو
captains
فرمانده هواپیما
leader
راهنما فرمانده
leader
فرمانده دسته
leaders
راهنما فرمانده
captain
فرمانده ناو
skippers
فرمانده ناو
skippering
فرمانده ناو
prefects
رئیس فرمانده
commandant
افسر فرمانده
commandants
افسر فرمانده
admiral
امیرالبحر فرمانده
brigadiers
فرمانده تیپ
admirals
امیرالبحر فرمانده
drum major
فرمانده طبالان
drum majors
فرمانده طبالان
skipper
فرمانده ناو
skippered
فرمانده ناو
leaders
فرمانده دسته
governors
حکمران فرمانده
commanding officer
افسر فرمانده
commanding officers
افسر فرمانده
battery commander
فرمانده اتشبار
army commander
فرمانده ارتش
brigade commander
فرمانده تیپ
governor
حکمران فرمانده
battalion commander
فرمانده گردان
commander in chief
فرمانده کل قوا سر فرماندهی
alternate command authority
افسر جانشین فرمانده
section leader
فرمانده رسد یا جوخه
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
sea captain
فرمانده نیروی دریایی
warlord
فرمانده ارتشی فرمانروا
chief of naval operations
فرمانده عملیات دریایی
commodores
فرمانده یکان هوایی
executive order
فرمانده دوم ناو
official visit
بازدید رسمی فرمانده
commodore
افسر فرمانده دریایی
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
commodores
افسر فرمانده دریایی
commodore
فرمانده یکان هوایی
commission pennant
پرچم فرمانده ناو
flag captain
فرمانده ناو سرفرماندهی
privateer
فرمانده کشتی بازرسی
commander's concept
تدبیر عملیاتی فرمانده
personal staff
ستاد خصوصی فرمانده
phylarch
فرمانده سواره نظام
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
division officer
فرمانده قسمت افسر رسته
drillmaster
فرمانده تمرین نظامی سردسته
tactical air commander
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
constable of france
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
leader
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leaders
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
budget item
اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
visit of courtesy
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
warlock
جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
planning guidance
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com