English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
reformat فرمت مجدد
Search result with all words
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
Other Matches
encapsulation دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
unjustified نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
initialization فرمت
cell format فرمت سل
general format فرمت کلی
document format فرمت مدرک
file format فرمت فایل
global format فرمت کلی
numeric format فرمت عددی
format file فایل فرمت
formatting فرمت کردن
data interchange format file فایل با فرمت مبادله
cif فرمت میانی معروف
low level format فرمت سطح پایین
graphics file format فرمت فایل نگارهای
unformatted که فرمت نشده است
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
structures نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
unformatted دیسک مغناطیسی فرمت نشده
structuring نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
preformatted آنچه فرمت شده باشد
high level format فرمت یا قالب بندی سطح بالا
unformatted گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
encoder وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
reverting صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
languages قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
outputs 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
reverted صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
language قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
revert صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
reverts صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
output 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
reformatting عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
checks بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checked بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
combi player درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
medium رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
mediums رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
exporting ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
exported ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
unformatted 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styled فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
driver نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
styles فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styling فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
drivers نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
alien دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
aliens دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
outputs به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
high level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
CD ROM/XA فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
CD ROM Extended Architecture فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
sectors دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
furthering مجدد
further مجدد
furthers مجدد
renewed مجدد
furthered مجدد
further on مجدد
seconding مجدد
reflorescence مجدد
furthermore مجدد
seconded مجدد
seconds مجدد
second مجدد
Video for Windows مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
re-run نمایش مجدد
recreations خلق مجدد
recreation خلق مجدد
re-ran نمایش مجدد
comebacks دستیابی مجدد
reconditioning تعمیر مجدد
rerun اجرای مجدد
comeback دستیابی مجدد
retread process تعمیر مجدد
resurvey بررسی مجدد
restart شروع مجدد
resupply اماد مجدد
remand بازداشت مجدد
retransmission مخابره مجدد
retransmission ارسال مجدد
reassurances اطمینان مجدد
reassurance اطمینان مجدد
re-running نمایش مجدد
re-runs نمایش مجدد
retakes گرفتن مجدد
retaking گرفتن مجدد
remands بازداشت مجدد
remanding بازداشت مجدد
remanded بازداشت مجدد
reissuing چاپ مجدد
reissues چاپ مجدد
reissued چاپ مجدد
reissue چاپ مجدد
retaken گرفتن مجدد
subdivision تقسیم مجدد
subdivisions تقسیم مجدد
retake گرفتن مجدد
replenished پرکردن مجدد
replenishing تدارک مجدد
replenishing پرکردن مجدد
replenishes تدارک مجدد
replenishes پرکردن مجدد
replenished تدارک مجدد
replenish تدارک مجدد
replenish پرکردن مجدد
restatements بیان مجدد
re attachment توقیف مجدد
rededication اهدا مجدد
rededication تقدیم مجدد
redirection راهنمایی مجدد
crossecheck مقابله مجدد
reebtry ورود مجدد
reebtry دخول مجدد
reeducation تربیت مجدد
reenlistment سربازگیری مجدد
reentrance دخول مجدد
recrystallization تبلور مجدد
recoupment کسب مجدد
reconviction محکومیت مجدد
re claim تقاضای مجدد
re establishment تاسیس مجدد
reactivation فعالیت مجدد
reallocation تخصیص مجدد
reapparition فهور مجدد
recaption توقیف مجدد
recompile کامپایل مجدد
reconversion گرایش مجدد
reconveyance اعاده مجدد
reebtry تملک مجدد
reexport صادرات مجدد
regelation انجماد مجدد
reporduce تولید مجدد
republication انتشار مجدد
resale فروس مجدد
resale حراج مجدد
reshipment حمل مجدد
resorption مکیدن مجدد
recurrences رویدادن مجدد
recurrence رویدادن مجدد
renascence زندگی مجدد
reoccur فهور مجدد
renegotiation مذاکره مجدد
reinforcement وضع مجدد
regeneracy تولید مجدد
reinfection عفونت مجدد
reinsurance بیمه مجدد
reintegration استقرار مجدد
after shrinkage انقباض مجدد
reproductions تولید مجدد
reproduction تولید مجدد
reinterpretation تفسیر مجدد
remotion حرکت مجدد
restatement بیان مجدد
rehearsal تکرار مجدد
rally اجتماع مجدد
rallies اجتماع مجدد
rallied اجتماع مجدد
reload پر کردن مجدد
reload بارکردن مجدد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com