Dictiornary-Farsi | فرم بسته پیادهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
closed formation	فرم بسته پیادهای


Other Matches

wedges	گوه پیادهای شطرنج
wedged	گوه پیادهای شطرنج
doubled pawns	پیادهای مضاعف شطرنج
wedge	گوه پیادهای شطرنج
majorities	اکثریت پیادهای شطرنج
symmetrical pawn structure	ساختمان پیادهای متقارن
crippled majority	اکثریت پیادهای فلج
wedging	گوه پیادهای شطرنج
pawn storm	توفان پیادهای شطرنج
majority	اکثریت پیادهای شطرنج
compound	فرم پیادهای مرکب
compounded	فرم پیادهای مرکب
compounds	فرم پیادهای مرکب
pawn chain	زنجیر پیادهای شطرنج
pawn island	جزیره پیادهای شطرنج
pawn structure	ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
blitz formation	فرم پیادهای اذرخش وار
minority attack	حمله اقلیت پیادهای شطرنج
stonewall formation	اسکلت پیادهای دیوار سنگی
advanced pawn	پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
curdy	بسته
corked	بسته
crossed cheque	چک بسته
packets	بسته
shut	بسته
datagram	یچ بسته
clotty	بسته
crossed chaque	چک بسته
shutting	بسته
closed	بسته
imperforate	بسته
grumous	بسته
fardel	بسته
ice bound	یخ بسته
solid	بسته
solids	بسته
parcel	بسته
packages	بسته
packaged	بسته
shook	بسته
parcels	بسته
packet	بسته
interdependent	به هم بسته
bagful	یک بسته
barred	بسته
pinioned	کت بسته
packed	بسته ای
bunged up	بسته
fronted	صف بسته
connected	بسته
jellied	بسته
clotted	بسته
kits	بسته
kit	بسته
package	بسته
packs	بسته
bundling	بسته
stacks	بسته
bundles	بسته
stacked	بسته
strikebound	بسته
stack	بسته
bundle	بسته
trusser	بسته
uncrossed	بسته
logical	یچ بسته
pent	بسته
pack	بسته
pack box	بسته
shuts	بسته
case numbers	شماره بسته ها
packaging	بسته بندی
bound electron	الکترون بسته
blindfolded	چشم بسته
blindfolds	چشم بسته
box trail	سهم بسته
blindfolding	چشم بسته
aleatory	بسته به بخت
blocked opening	درگاه بسته
close-fisted <adj.>	دست بسته
vans	کامیون سر بسته
van	کامیون سر بسته
tied up <adj.>	دست بسته
application package	بسته کاربردی
assumed	بخود بسته
as the case may be	بسته بمورد
manacled <adj.>	دست بسته
blind fold	با چشم بسته
tongue-tied	زبان بسته
all-expense tour	گشت بسته ای
dogging	دفاع بسته
closed shops	سیستم بسته
barred <adj.> <past-p.>	بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.>	بسته شده
blocked <adj.> <past-p.>	بسته شده
packages	بسته بندی
closed <adj.> <past-p.>	بسته شده
disabled <adj.> <past-p.>	بسته شده
packaged	بسته بندی
locked <adj.> <past-p.>	بسته شده
right parenthesis )	پرانتز بسته
right round bracket	پرانتز بسته
package	بسته بندی
kit	بسته لوازم
blindfold	چشم بسته
closed shop	سیستم بسته
closed circuits	مدار بسته
closed circuit	مدار بسته
dogs	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
kits	بسته لوازم
occlusion	بسته شدگی
homogamy	زناشویی بسته
survival pack	بسته نجات
grume	خون بسته
gelidity	بسته شدگی
food packet	بسته غذایی
flat pack	بسته مسطح
dunnage	بسته بندی
bound charge	بار بسته
disk pack	گروه بسته
disk pack	بسته دیسک
disk pack	گرده بسته
on the rope	بهم بسته
to shut down	بسته شدن
tongue tied	زبان بسته
cruor	خون بسته
shutt down	بسته شدن
icebound	یخ بند یخ بسته
shut in personality	شخصیت بسته
parcel post	بسته پستی
mare clausum	دریای بسته
lockfast	محکم بسته
large n	سر بسته همینطوری
lappermilk	شیر بسته
lamblkin	زبان بسته
pre assembled	پیش بسته
program package	بسته برنامه
ironbound	با اهن بسته
set in	بسته شدن
iron bound	با اهن بسته
shut down	بسته شدن
investment foundry	ریخته گی بسته
investment castings	ریخته گی بسته
internal drainage	ابریز بسته
congealable	بسته شدنی
coil of rope	بسته طناب
closed network	شبکه بسته
it is a question of money	موضوع بسته به
closed mind	ذهن بسته
closed loop	حلقه بسته
closed group	گروه بسته
closed game	بازی بسته
package tour	گشت بسته ای
closed fist	مشت بسته
closed file	فایل بسته
closed file	ستون بسته
closed economy	اقتصاد بسته
closed area	منطقه بسته
close column	ستون بسته
closed routine	روال بسته
closed society	جامعه بسته
coagulum	خون بسته
young ice	یخ تازه بسته
closed variation	واریاسیون بسته
finite universe	جهان بسته
unopened	بسته - بازنشده
closed universe	جهان بسته
closed traverse	پیمایش بسته
closed system	سازگان بسته
closed system	سیستم بسته
closed system	نظام بسته
closed subroutine	زیرروال بسته
package holiday	گشت بسته ای
coverings	بسته بندی
closure	بسته شدن
clogging	بسته شدن
packers	بسته بند
packs	بسته کردن
draft	بسته کالا
drafted	بسته کالا
drafts	بسته کالا
post	بسته پستی
post-	بسته پستی
posted	بسته پستی
closures	بسته شدن
cover	بسته بندی
packet	بسته کوچک
armfuls	یک بغل یک بسته
pack	بسته کردن
armful	یک بغل یک بسته
packets	بسته کوچک
covers	بسته بندی