English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (4 milliseconds)
English Persian
iranism فرهنگ ایرانی
Other Matches
i knew you for an iranian شما را ایرانی می پنداشتم شمارا ایرانی میشناختم
onomasticon فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
of iranian nationality ایرانی
Persian ایرانی
iranian ایرانی
fat tailed sheep گوسفند ایرانی
Persian cat گربه ایرانی
Persian carpet قالی ایرانی
of ipanian origin ایرانی الاصل
he is a persian او ایرانی است
indo iranian هند و ایرانی
mallow پنیرک پنبه ایرانی
meridian fennel [Carum carvi] زیره ایرانی [گیاه شناسی]
Persian cumin [Carum carvi] زیره ایرانی [گیاه شناسی]
This is an Iranian custom. این یک رسم ایرانی است
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
caraway [Carum carvi] زیره ایرانی [گیاه شناسی]
Persian [Iranian ] calendar گاه شماری ایرانی [تقویم فارسی]
lexicons فرهنگ
kultur فرهنگ
lexicon فرهنگ
cultures فرهنگ
dictionary فرهنگ
culture فرهنگ
culturing فرهنگ
lowbrow بی فرهنگ
dictionaries فرهنگ
phoenix مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
ministry education وزارت فرهنگ
walking dictionary فرهنگ متحرک
wordbook فرهنگ لغات
graecism فرهنگ یونانی
gradus فرهنگ عروضی
ministry of education وزارت فرهنگ
national culture فرهنگ ملی
word book فرهنگ لغات
lexicon [dictionary] فرهنگ لغات
glossary فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ لغات
rhyming dictionary فرهنگ قوافی
urbiculture شهر فرهنگ
gazetteer فرهنگ جغرافیایی
lexicography فرهنگ نویسی
subcultures خرده فرهنگ
class culture فرهنگ طبقهای
armenian فرهنگ ارمنی
subcultures فرهنگ فرعی
an a to a dictionary ضمیمه فرهنگ
thesaurus فرهنگ جامع
thesauruses فرهنگ جامع
Arabic فرهنگ عربی
acculturation فرهنگ پذیری
acculturate فرهنگ پذیرفتن
educative فرهنگ بخش
abclution فرهنگ ناپذیری
folklore فرهنگ قومی
encyclopaedia فرهنگ جامع
subculture خرده فرهنگ
vocabulary فرهنگ لغات
enculturation فرهنگ اموزی
etymologicon فرهنگ مشتقات
dictionaries فرهنگ لغات
vocabularies فرهنگ لغات
deculturation فرهنگ باختگی
data dictionary فرهنگ داده ها
dictionary فرهنگ لغات
subculture فرهنگ فرعی
deculturation فرهنگ زدایی
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
glossaries فرهنگ لغات دشوار
glossary فرهنگ لغات دشوار
lexical وابسته به فرهنگ لغات
culture bound tests ازمونهای فرهنگ- بسته
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
an a to a dictionary ذیل یاملحقات فرهنگ
culture free tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture fair tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
hellenist متخصص فرهنگ یونان
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car? چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
glossaries فرهنگ لغات فنی سفرنگ
glossary فرهنگ لغات فنی سفرنگ
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
americanist متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
occidentalism پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
slavist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
vocabular مربوط به فرهنگ لغات زبان
Brahmin آدم با فرهنگ از طبقات بالا
lexicography فرهنگ نویسی واژه نگاری
it is ministerial to culture وسیله ترقی فرهنگ است
Brahmins آدم با فرهنگ از طبقات بالا
slavicist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
philistine ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistia ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistines ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Don't touch me!; Don't you touch me! به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
humanism مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me! وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
This dictionary is published(printed) in three volumes. این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
synonymize الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
homestay خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
rose motif نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
sinologist چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologue چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
hyacinths گل سنبل سنبل ایرانی
hyacinth گل سنبل سنبل ایرانی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
tribial rugs فرش های عشایری [فرش های ایلی] [اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
atlases فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com