English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
English Persian
dent فرورفتگی در اثرضربه
dented فرورفتگی در اثرضربه
denting فرورفتگی در اثرضربه
dents فرورفتگی در اثرضربه
Other Matches
dip فرورفتگی
dips فرورفتگی
pocket فرورفتگی
fovea فرورفتگی
immersion فرورفتگی
fossa فرورفتگی
downthrow فرورفتگی
sinking فرورفتگی
crater فرورفتگی
howe فرورفتگی
craters فرورفتگی
pockets فرورفتگی
dimply دارای فرورفتگی
emboly درهم فرورفتگی
concavity تقعر فرورفتگی
fossa حفره فرورفتگی
bay فرورفتگی دیوار
fovea centralis فرورفتگی مرکزی
umbilicus فرورفتگی ناف مانند
notch چوبخط زدن فرورفتگی
hosel فرورفتگی سر چوب گلف
graben فرورفتگی در پوسته زمین
dinge فرورفتگی سطح گودکردن
corrosion pit فرورفتگی در اثر خوردگی
notches چوبخط زدن فرورفتگی
arctic basin فرورفتگی قطبین زمین
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters دهانه اتشفشان فرورفتگی
sand trap فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
inlet فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
inlets فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
dimple هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
dimples هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
groove شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves شیار کردن فرورفتگی خان شیار
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com