English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
Other Matches
bootleg مشروب قاچاق
rum running حمل مشروب قاچاق
contraband کالای قاچاق محموله قاچاق
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
liquors مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquor مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
illicit قاچاق
free trade قاچاق
smuggling قاچاق
smuggled merchandise قاچاق
swindlingly به قاچاق
roguishness قاچاق
contraband قاچاق
stowaways مسافر قاچاق
poteen ویسکی قاچاق
hovering acts قوانین ضد قاچاق
contraband کالای قاچاق
owler قاچاق فرست
smuggled <adj.> <past-p.> قاچاق شده
smuggles قاچاق کردن
stowaway مسافر قاچاق
smuggle قاچاق کردن
swindler قاچاق متقلب
swindlers قاچاق متقلب
smuggling قاچاق کردن
smuggled merchandise کالای قاچاق
bootlegged <adj.> <past-p.> قاچاق شده
smuggled goods کالای قاچاق
stow away مسافر قاچاق
contraband of war قاچاق جنگی
contrabanded goods اموال و اشیا قاچاق
blacklegs ادم قاچاق و قمارباز
blackleg ادم قاچاق و قمارباز
contraband تجارت قاچاق یاممنوع
drug trafficking قاچاق مواد مخدر
smuggling مرتکب قاچاق شدن
still hunt ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
To smuggle in to ( out of ) a country . جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
racketeer از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
racketeers از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
rumrunner ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
tipples مشروب
tippled مشروب
tipple مشروب
pottle مشروب
strunt مشروب
tippling مشروب
drinks مشروب
drink مشروب
beverages مشروب
beverage مشروب
dealers فروشنده
bargainer فروشنده
shopman فروشنده
saleswoman زن فروشنده
supplier فروشنده
dealer فروشنده
vendor فروشنده
vendors فروشنده
monger فروشنده
alienator فروشنده
suppliers فروشنده
sales woman فروشنده زن
salesgirls فروشنده
saleswomen زن فروشنده
salespeople فروشنده
salesperson فروشنده
salespersons فروشنده
frontsman فروشنده
sellers فروشنده
seller فروشنده
salesgirl فروشنده
salesman فروشنده
sales man فروشنده
vender فروشنده
salesmen فروشنده
sales clerk فروشنده
sales clerks فروشنده
halazone پودرضدعفونی اب مشروب
rummer لیوان مشروب
slumgulion مشروب بی مزه
liquor مشروب الکلی
barkeeper مشروب فروش
barkeep مشروب فروش
liquors مشروب الکلی
birl مشروب خوردن
boozers مشروب خور
boozes مشروب الکلی
boozed مشروب الکلی
booze مشروب الکلی
slugs یک جرعه مشروب
slugged یک جرعه مشروب
slug یک جرعه مشروب
hooch مشروب تند
booziest وابسته به مشروب
boozer مشروب خور
drinker مشروب خور
A good stiff ( strong ) alchoholic drink . مشروب پرمایه
drinkers مشروب خور
intoxicants مشروب مسکر
intoxicant مشروب مسکر
boozy وابسته به مشروب
snort جرعه مشروب
snorted جرعه مشروب
purls مشروب مالت
snorting جرعه مشروب
snorts جرعه مشروب
purling مشروب مالت
purled مشروب مالت
boozing مشروب الکلی
shot یک گیلاس مشروب
purl مشروب مالت
shots یک گیلاس مشروب
boozier وابسته به مشروب
computer salesman فروشنده کامپیوتر
computer vendor فروشنده کامپیوتر
caveat venditor اخطار به فروشنده
dealers فروشنده معاملات چی
dealer فروشنده معاملات چی
counter jumper فروشنده دکان
saleswomen بانوی فروشنده
seller's market بازار فروشنده
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
traveling salesman فروشنده سیار
traveling man فروشنده سیار
sales man فروشنده سیار
salesclerk فروشنده مغازه
seller's option اختیار فروشنده
seller's option انتخاب فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
tallyman فروشنده اقساطی
marginal seller فروشنده نهائی
saleswoman بانوی فروشنده
runners فروشنده سیار
duopoly در انحصار دو فروشنده
runner فروشنده سیار
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
swizzle مشروب مست کننده
dramshop بار مشروب فروشی
grogshop دکان مشروب فروشی
strong drink مشروب قوی و پر الکل
hard drink مشروب قوی و پر الکل
dramshop سالن مشروب فروشی
It melts in the mouth. مثل آب مشروب می خورد
wish wash مشروب ابکی اب زیپو
caroused در مشروب افراط کردن
puff مشروب گازدار پفک
supping شام دادن مشروب
carouse در مشروب افراط کردن
stimulants مشروب الکلی انگیزه
carouses در مشروب افراط کردن
carousing در مشروب افراط کردن
sups شام دادن مشروب
stimulant مشروب الکلی انگیزه
sup شام دادن مشروب
supped شام دادن مشروب
nightcaps مشروب قبل ازخواب
puffing مشروب گازدار پفک
bibber ادم معتاد به مشروب
hollands جین یا مشروب هلندی
puffs مشروب گازدار پفک
hooch مشروب قاچاقی وپست
nightcap مشروب قبل ازخواب
herbist فروشنده گیاهان طبی
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
herborist فروشنده گیاهان طبی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
stationer فروشنده لوازم التحریر
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
stationers فروشنده لوازم التحریر
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
offeror فروشنده عرضه کننده
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
ironmonger فروشنده اهن الات
third party vendor فروشنده دسته سوم
trinketer فروشنده جواهر بدلی
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
outfitters فروشنده لوازم شکار
haberdashers فروشنده لباس مردانه
counterbid جواب خریداربه فروشنده
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
cutler فروشنده الات برنده
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
haberdasher فروشنده لباس مردانه
herbalist فروشنده گیاهان طبی
outfitter فروشنده لوازم شکار
ironmongers فروشنده اهن الات
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
herbalists فروشنده گیاهان طبی
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
skid row محله مشروب فروشهای ارزان
slopping مشروب رقیق وبی مزه
slopped مشروب رقیق وبی مزه
schnapps مشروب جین قوی هلندی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com