Dictiornary-Farsi | فشار برونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
external pressure	فشار برونی


Other Matches

extrinsic	برونی
exoterical	برونی
external	برونی
exogenous	برونی
externals	برونی
objective	برونی
objectives	برونی
outside	برونی
external sense	حس برونی
outsides	برونی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
outer connection	پیوند برونی
verandas	ایوان برونی
extroversion	رویش برونی
extrinsic motivation	انگیزش برونی
phlogosis	اماس برونی
exteroceptor	گیرنده برونی
airlocks	صندوقهی برونی
externalization	برونی کردن
external validity	اعتبار برونی
external table	جدول برونی
verandahs	ایوان برونی
veranda	ایوان برونی
outboard engine	موتور برونی
objective reality	واقعیت برونی
springing of extrados	پاطاق برونی
neurilemma or lema	پوشش برونی پی
extrapolation	براورد برونی
pod	پوست برونی
epidermis	پوست برونی
pods	پوست برونی
periderm	پوست برونی
extrapolations	براورد برونی
extrinsic reward	پاداش برونی
external reward	پاداش برونی
exosmosis	حلول برونی
exogenous event	رویداد برونی
external command	فرمان برونی
external function	تابع برونی
epizoon	انگل برونی
external inhibition	بازداری برونی
scarf skin	پوست برونی
external phase	فاز برونی
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
nearside lane	خط یکم یا راه برونی
extroverts	دارای رویش برونی
exo skeleton	استخوان بندی برونی
outward application	استعمال برونی یا خارجی
exoterics	تعلیمات برونی یاعمومی
extrovert	دارای رویش برونی
external auditory meatus	گذرگاه برونی گوش
outward things	جهان برونی یا فاهر
external hard disk	دیسک سخت برونی
external ophthalmia	اماس برونی تخم چشم
external modem	تلفیق و تفکیک کننده برونی
epidermal	مربوط به پوست برونی بشرهای
epidermic	مربوط به پوست برونی بشرهای
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pressures	فشار
pressure	فشار
pressured	فشار
pressuring	فشار
line of thrust	خط فشار
isopiestic	هم فشار
isobare	هم فشار
thrusting	فشار
thrusts	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
ice push	فشار یخ
hydraulic pressure	فشار اب
weight	فشار
fantod	فشار
pressing	فشار
low pressure	فشار کم
back pressure	پی فشار
bunt	فشار با سر
distraint	فشار
isobars	تک فشار
thrust	فشار
barometric pressure	فشار جو
back iron	بن فشار
isobars	هم فشار
water pressure	فشار اب
stresses	فشار
presses	فشار
stressing	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
impact	فشار
total pressure	فشار کل
zip	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
pressure vessel	فشار
atmospheres	فشار جو
atmosphere	فشار جو
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
strains	فشار
stress	فشار
strain	فشار
impacts	فشار
compression	فشار
growing pains	فشار
brunt	فشار
press	فشار
pressor	فشار زا
isobar	هم فشار
exertions	فشار
pressure curve	خم فشار
sense of pressure	حس فشار
pushed	فشار
pressure sense	حس فشار
pushes	فشار
exertion	فشار
tensions	فشار
push	فشار
tension	فشار
isobar	تک فشار
gage pressure	فشار گیج
voltmeter	فشار سنج
water guage	فشار سنج اب
external pressure	فشار خارجی
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
time pressure	فشار زمانی
vapour pressure	فشار بخار اب
vapor pressure	فشار بخار
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
central head	فشار مرکزی
forced draft	هوای با فشار
gage pressure	فشار مانومتری
flux density	تراکم فشار
water suit	لباس ضد فشار اب
gossypium	داروی فشار
wheel pressure	فشار چرخ
wind pressure	فشار باد
carebaria	احساس فشار در سر
yerk	فشار دادن
high pressure	فشار زیاد
group pressure	فشار گروهی
head loss	افت فشار
center of pressure	مرکز فشار
tension adjustment	میزان فشار
eyestrain	فشار باصره
centre of pressure	مرکز فشار
drag mark	محل فشار
dynamic pressure	فشار دینامیکی
dynamic pressure	فشار پویا
earth pressure	فشار خاک
contact pressure	فشار تماس
ciderpress	سیب فشار
contact pressure	فشار تماسی
economic pressure	فشار اقتصادی
drag loading	فشار کششی
cost push	فشار هزینه
cost push	فشار قیمت
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
diffraction loading	منتجه فشار
direct pressure	فشار مستقیم
discharge pressure	فشار تخلیه
constant pressure	فشار ثابت
confined water	سفره اب با فشار
excess pressure	فشار اضافی
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
electric tension	فشار الکتریکی
ciderpress	میوه فشار
equilibrium pressure	فشار تعادلی
edge pressure	فشار لبه
effective pressure	فشار موثر
end thrust	فشار محوری
compressive stress	فشار تراکمی
high potential	فشار قوی
critical pressure	فشار بحرانی
high pressure area	منطقه پر فشار
low tension magneto	مگنت کم فشار
overpressure	فشار بیش از حد
overvoltage	فشار زیاد
overvoltage	ازدیاد فشار
soil strain	فشار زمین
social pressure	فشار اجتماعی