Dictiornary-Farsi | فشار تعادلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
equilibrium pressure	فشار تعادلی


Other Matches

counter balance	وزنه تعادلی
equilibrium system	سیستم تعادلی
seat	حرکت تعادلی
balance climbing	صعود تعادلی
seated	حرکت تعادلی
seats	حرکت تعادلی
statokinetic reflexes	بازتابهای تعادلی- جنسی
needle scale	حرکت تعادلی روی یک پا
free handicap	مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
single leg balance	حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
bisque	امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
scale	حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
high goal polo	چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
handicap	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
compensating winding	سیم پیچ تعادلی سیم پیچ خنثی کننده
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
isobars	هم فشار
isobars	تک فشار
pressure	فشار
isobar	تک فشار
sense of pressure	حس فشار
pressure sense	حس فشار
pressure curve	خم فشار
pushes	فشار
growing pains	فشار
brunt	فشار
exertion	فشار
fantod	فشار
pushed	فشار
pressor	فشار زا
isobar	هم فشار
push	فشار
low pressure	فشار کم
hydraulic pressure	فشار اب
thrust	فشار
thrusting	فشار
thrusts	فشار
ice push	فشار یخ
pressing	فشار
isobare	هم فشار
line of thrust	خط فشار
pressuring	فشار
pressured	فشار
weight	فشار
pressures	فشار
total pressure	فشار کل
zip	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
stress	فشار
strain	فشار
strains	فشار
barometric pressure	فشار جو
isopiestic	هم فشار
atmosphere	فشار جو
atmospheres	فشار جو
pressure vessel	فشار
back pressure	پی فشار
water pressure	فشار اب
back iron	بن فشار
stresses	فشار
stroking	فشار با پا
impact	فشار
impacts	فشار
tensions	فشار
exertions	فشار
press	فشار
bunt	فشار با سر
tension	فشار
distraint	فشار
stressing	فشار
presses	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
compression	فشار
high potential	فشار قوی
bearing pressure	فشار یاطاقان
high pressure line	خط فشار قوی
center of pressure	مرکز فشار
incompressible	فشار ناپذیر
high pressure area	منطقه پر فشار
high pressure	فشار زیاد
brush pressure	فشار زغال
inclined compression	فشار مایل
high tension line	خط فشار قوی
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic	مربوط به فشار اب
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
carebaria	احساس فشار در سر
high tension	فشار قوی
impluse voltage	فشار ضربهای
high tension magneto	مگنت پر فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
impact pressure	فشار اصابت
impaction	فشار سخت
high voltage line	خط فشار قوی
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
head loss	افت فشار
effective pressure	فشار موثر
eyestrain	فشار باصره
dynamic pressure	فشار دینامیکی
drag mark	محل فشار
drag loading	فشار کششی
discharge pressure	فشار تخلیه
direct pressure	فشار مستقیم
diffraction loading	منتجه فشار
diastolic pressure	فشار دیاستولی
external pressure	فشار برونی
external pressure	فشار خارجی
electric tension	فشار الکتریکی
edge pressure	فشار لبه
end thrust	فشار محوری
economic pressure	فشار اقتصادی
earth pressure	فشار خاک
dynamic pressure	فشار پویا
equilibrium vapor pressure	فشار به حد تعادل
excess pressure	فشار اضافی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
deflationary pressure	فشار انقباضی
flux density	تراکم فشار
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
ciderpress	میوه فشار
ciderpress	سیب فشار
centre of pressure	مرکز فشار
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
gossypium	داروی فشار
compressive stress	فشار تراکمی
confined water	سفره اب با فشار
critical pressure	فشار بحرانی
cost push	فشار هزینه
cost push	فشار قیمت
forced draft	هوای با فشار
contact pressure	فشار تماس
contact pressure	فشار تماسی
constant pressure	فشار ثابت
group pressure	فشار گروهی
pressure transducer	مبدل فشار
static head	فشار ایستایی
static pressure	فشار ایستایی
stress of poverty	فشار بینوایی
thrust of the arch	فشار طاق
to bear pressure upon	فشار اوردن بر
to press up	با فشار بالابردن
to squeeze to death	با فشار کشتن
torisonal strain	فشار پیچشی
torsional strain	فشار پیچشی
under the stimulus of hunger	از فشار گرسنگی
uplift pressure	فشار بالابرنده
starting pressure	فشار استارت
standard atmospheric pressure	فشار متعارفی جو
pressure wave	موج فشار
pulse pressure	فشار نبض
radiation pressure	فشار تشعشع
reduced pressure	فشار کاهیده
reservoir pressure	فشار مخزن
restrainer	فشار دهنده
set forward	فشار پیشروی
simple compression	فشار ساده
social pressure	فشار اجتماعی
soil strain	فشار زمین
sound pressure	فشار صوت
vapor pressure	فشار بخار
vapour pressure	فشار بخار اب
time pressure	فشار زمانی
voltmeter	فشار سنج
water guage	فشار سنج اب
water suit	لباس ضد فشار اب
wheel pressure	فشار چرخ
wind pressure	فشار باد
yerk	فشار دادن
tension adjustment	میزان فشار
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
pressure of time	فشار زمانی
pressure tendency	گرایش فشار
increase of pressure	افزایش فشار