English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5 milliseconds)
English Persian
officious فضولانه ناخواسته
Other Matches
impertinence or nency فضولانه
meddlesomes فضولانه
meddlesomely فضولانه
officiously فضولانه
intrusively فضولانه
pryingly فضولانه
inquisitively فضولانه
obtrusively فضولانه
intrusive فضولانه
intrudingly فضولانه
impertinently گستاخانه فضولانه
pry فضولانه نگاه کردن
pried فضولانه نگاه کردن
pries فضولانه نگاه کردن
inbearing فضولانه حاضر خدمت
to poke and pry فضولانه بهر سونگاه کردن
pragmatically بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
intruding فضولانه امدن بدون حق وارد شدن
intrudes فضولانه امدن بدون حق وارد شدن
intruded فضولانه امدن بدون حق وارد شدن
intrude فضولانه امدن بدون حق وارد شدن
to pry into a person affairs فضولانه در باره کسی پرسش کردن
uncalled-for ناخواسته
de trop ناخواسته
officiously ناخواسته
unwelcome ناخواسته
uncalled for ناخواسته
garbage داده ناخواسته
junk داده ناخواسته
undesirable ناخوش ایند ناخواسته
unsought کوشش نشده ناخواسته
junk mail اقلام پستی ناخواسته
limited denied war جنگ ناخواسته محدود
phase jitter اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
filters حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
filter حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
end play حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
creeps رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creep رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
void فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
sailing گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
radiation shield وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
kibitzer پشت دست نشین [و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند] [مثال در ورق بازی]
nosy parker پشت دست نشین [و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند] [مثال در ورق بازی]
false فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
virus نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
viruses نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
crosstalk سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
cross modulation مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
to put in one's oar بعنوان کمک فضولی کردن کمک ناخواسته کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com