Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
extracurricular
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
Other Matches
grader
دانش اموز
pupils
دانش اموز
students
دانش اموز
student
دانش اموز
pupil
دانش اموز
schoolboys
دانش اموز
schoolboy
دانش اموز
strikers
دانش اموز
striker
دانش اموز
nonrated man
دانش اموز دریایی
seaman recruit
دانش اموز ملوانی دریایی
women students
زنان دانش اموز محصلین اناث
caddying
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
recruits
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
straight "A " student
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
background program
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
way of life
فعالیتهای روزانه
make work activities
فعالیتهای کاربر
nonmarket activities
فعالیتهای غیر بازاری
taxable activities
فعالیتهای مشمول مالیات
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
overlap processing
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
activities
رکورد فعالیتهای انجام شده
activity
رکورد فعالیتهای انجام شده
call up
احضار برای فعالیتهای نظامی
call-up
احضار برای فعالیتهای نظامی
call-ups
احضار برای فعالیتهای نظامی
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
brain death
از کار افتادن مغز و کلیهی فعالیتهای مغزی
entrepremership
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
aprFs-ski
فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
novice
نو اموز
underachiever
کم اموز
novices
نو اموز
schoolmate
هم مدرسهای هم اموز
schoolmates
هم مدرسهای هم اموز
trainees
کار اموز
trainee
کار اموز
lapdog
سگ دست اموز
lap dog
سگ دست اموز
self taught
خود اموز
unapt
دیر اموز
manipulation
دست اموز
minx
سگ دست اموز
language master
زبان اموز
midshipman
ناو اموز
petted
دست اموز عزیز
cosseting
بره دست اموز
cosseted
بره دست اموز
cosset
بره دست اموز
cade
حیوان دست اموز
cossets
بره دست اموز
pet
دست اموز عزیز
pets
دست اموز عزیز
turning points
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
escapism
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
bunny
اسم حیوان دست اموز
bunny rabbit
اسم حیوان دست اموز
falcons
قوش یا شاهین دست اموز
bunny rabbits
اسم حیوان دست اموز
bunnies
اسم حیوان دست اموز
falcon
قوش یا شاهین دست اموز
fellow traveler
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
pekingese
سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pragmatically
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
electronic journal
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
stock
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stocked
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
pekineses
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekinese
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekingeses
زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
backstreet
فعالیتهای غیر رسمی و مخفی و اغلب غیر قانونی
slump
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
programmatic
برنامهای
extracurricular
فوق برنامهای
multiprogrammed
چند برنامهای
planned economy
اقتصاد برنامهای
programmed instruction
اموزش برنامهای
program budget
بودجه برنامهای
planned economies
اقتصاد برنامهای
kenning
دانش
know how
دانش
understanding
دانش
cognisance
[British]
دانش
knowledge
دانش
realizing
دانش
realising
[British]
دانش
knowledge
دانش
cognition
دانش
sciences
دانش
gramarye
دانش
wisdom
دانش
know-how
دانش
gramarey
دانش
scholarships
دانش
gramary
دانش
science
دانش
scholarship
دانش
languages
برنامهای که به عنوان مترجم
in line coding
کدگذاری درون برنامهای
language
برنامهای که به عنوان مترجم
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
domain
برنامهای که حق کپی ندارد
domains
برنامهای که حق کپی ندارد
alumnus
دانش اموخته
computer awarness
دانش کامپیوتر
an encourouges of science
دانش پرور
letter
معرفت دانش
computer literacy
دانش کامپیوتر
letters
معرفت دانش
knowlege representation
نمایش دانش
academies
انجمن دانش
erudition
فضل و دانش
kith
دانش و معرفت
aeronautics
دانش هوانوردی
in ken
د رحدود دانش
smattering
دانش سطحی
knowing faculty
قوه دانش
schooling
کسب دانش
knowledge base
پایگاه دانش
knowledge domain
قلمرو دانش
knowledge engineer
مهندسی دانش
academy
انجمن دانش
learning
دانش یادگیری
architectonic
دانش معماری
educating
دانش اموختن
witting
معلومات دانش
polymathy
دانش زیاد
polyhistor
دانش بسیار
photology
دانش روشنایی
postgraduate
دانش اموخته
treatise
دانش نویسه
physical science
دانش مادی
life sciences
دانش زیستی
life science
دانش زیستی
knowledge representation
بازنمود دانش
to reach for knowledge
دانش کوشیدن
to a knowledge
دانش اندوختن
technical know how
دانش فنی
postgraduates
دانش اموخته
schoolfellow
کسب دانش
maieutic
دانش مامایی
ominscience
دانش بی پایان
omniscience
دانش بی پایان
thermodynamics
دانش دماپویایی
teacher's college
دانش سرا
normal school
دانش سرا
knowledge representation
نمایش دانش
scholars
دانش پژوه
educate
دانش اموختن
onomastics
دانش نام
philomath
دانش پرست
patrons of learning
دانش پروران
pansophism
دانش مطلق
scholar
دانش پژوه
organum
وسیله دانش
educates
دانش اموختن
treatises
دانش نویسه
service industries
فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
corrupting
داده یا برنامهای که خطا دارد
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers
برنامهای که تقاضای ارسال کند
macdraw
برنامهای ترسیمی که برای هنر
digital darkroom
برنامهای برای بهبود تصویر
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
in line subroutine
زیر روال درون برنامهای
corrupts
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupted
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupt
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrida
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
firmware
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
cardiology
دانش قلب شناسی
domain knowledge
دانش محیط کاربرد
To acquire knowledge.
دانش فرا گرفتن
metaphsics
نسبت بهشتی و دانش
paleology
دانش چیزهای کهنه
he is a prodigy of learning
اعجوبه ایست در دانش
gynecology
دانش امراض زنانه
phonics
دانش صدا وپژواک
psychologt
دانش قواوکارهای ذهنی
reservoir of knowledge
مخزن یا گنج دانش
geogeny
دانش زمین پیدایی
rudimentary knowledge
دانش مقدماتی یا نخستین
savoir vivre
دانش اداب ومعاشرت
liturgiology
دانش ایین نمازliturgist
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com