Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
hydrogen embrittleness
فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
Other Matches
aphonia
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
atony
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
toughness
چقرمگی
free ports
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
ratline
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
intercommand
داخل قسمت داخل یکان
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
by reason of
بعلت
owing to
بعلت
due to
بعلت
on account of
بعلت
on
بعلت بطرف
whenas
بعلت اینکه
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
posteriori
با پی بردن ازمعلول بعلت
time honored
مورد احترام بعلت قدمت
conk out
<idiom>
بعلت خستگی به خواب رفتن
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
seized
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
finality
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
seizes
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seize
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
take over
بدست اوردن توپ از چنگ حریف بعلت خطا
cenogenesis
تغییراتی که بعلت عادت به محیط وهمزیستی درجنس یانژاد
blows
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
aposteriori
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
blow
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
power play
وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
loss
فقدان
forfeit
فقدان
forfeiting
فقدان
forfeited
فقدان
deficiencies
فقدان
deficiency
فقدان
forfeits
فقدان
apyrexy
فقدان تب
lacks
فقدان
lacked
فقدان
lack
فقدان
absence
فقدان
forfeiture
فقدان
absences
فقدان
mortise dead lock
قفل داخل کار قفل داخل درب
nominative appositive
اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
man down
بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
nominative subject
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
attaint
محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
avianize
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
frozen assets
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
hypoprosessis
فقدان توجه
anosmia
فقدان حس شامه
analgesia
فقدان حس درد
acathexis
فقدان نیروگذاری
amenorrhea
فقدان قاعدگی
akinesthesia
فقدان حس حرکت
loss of claim
فقدان غرامت
incoordination
فقدان هم اهنگی
inattention
فقدان توجه
insanitation
فقدان بهداشت
absence of intention
فقدان قصد
lack
فقدان کسری
lacked
فقدان کسری
lacks
فقدان کسری
lack of incentive
فقدان انگیزه
hypoprosexia
فقدان توجه
loss of accuracy
فقدان دقت
deprivation
فقدان انعزال
lacking
فقدان کمبود
deprivations
فقدان انعزال
incapacity
فقدان اهلیت
bronchial asthma
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
aniconia
فقدان تصویر ذهنی
inhospitality
فقدان مهمان نوازی
anorgasmia
فقدان اوج جنسی
anorgasmy
فقدان اوج جنسی
anandria
فقدان ویژگیهای نرینگی
interdiction
فقدان اهلیت محجوریت
wanted
کسر داشتن فقدان
want
کسر داشتن فقدان
achroma
فقدان رنگ دانه
anhedonia
فقدان احساس لذت
acrotism
فقدان ضربان یا تپش
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
inclemency
بی اعتدالی فقدان ملایمت
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
the losser of a child
فقدان یا داغ فرزند
ineligibility
فقدان شرایط لازم
ahedonia
فقدان احساس لذت
achromia
فقدان رنگ دانه
striking off the roll
اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
bumper
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
acheilia
فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
colourblindness
فقدان قوه تشخیص رنگ
bedsore
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
achlorhydria
فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
count out of the house
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
anuresis
فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
stagnation thesis
فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
walkover
برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkovers
برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
misses
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
missed
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
miss
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
paranoia
جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
forecloses
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
amnesia
ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
sequoia
میباشد
afro
میباشد
ad
میباشد
adeni
میباشد
ads
میباشد
gallium
میباشد
aden
میباشد
gametophyte
میباشد
adeno
میباشد
afr
میباشد
aceto
میباشد
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
he is a man he is sick
وی مریض میباشد
iodine
عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
custodian
بستههای دیسک و ..... میباشد
iodin
عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
custodians
بستههای دیسک و ..... میباشد
anopheles
که ناقل میکرب مالاریا میباشد
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
vestries
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
AC
مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
common user supplies
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
froud number
عدد فرود که بدون بعد میباشد
common user items
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
vestry
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
free zone
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
aces
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
operational weapon
جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
ace
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
functionally
چنانکه وابسته به وفیفه اندا میباشد
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
sestina
سبک شعر بزمی که شبیه مسدس میباشد
he is a shame to his family
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
inversions
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
five and ten
کالاهایی که قیمت ان بین 5 تا01 سنت میباشد
warhead
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
inversion
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
capital bonus
سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
warheads
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
acantho
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
abs
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
europatents
اختراع ثبت شده که دراروپا معتبر میباشد
open market
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
caveat emptor
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
lipid
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipide
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
reunionist
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
radical economists
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
dial
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
hundredweight
یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
dialled
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
hundredweights
یا 08/05کیلوگرم است ودر امریکابرابر001 رطل یا 63/54 کیلوگرم میباشد
femto
پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
characteristic strength
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
chromoplast
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
data line
خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
eurocheque
چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
zone of rock fracture
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
lyddite
ماده منفجره نیرومندی که قسمت اعظم ان مرکب از اسیدپیکریک میباشد
anthracite
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
fcc
شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
photosphere
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
caveat venditor
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
comma
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
nanocomputer
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
abdomino
این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
fairgrounds
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
commas
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
fairground
ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
hardtop
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
duplication check
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
populated board
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
phonetic system of spelling
اصول املایی بموجب ان هرحرف نماینده همیشگی یک صدای معین میباشد
egalitaire
روش فکری است که طرفدارمساوات ابناء بشر در جمیع شئون میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com