English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
Other Matches
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
spirits مشروبات الکلی
spiriting مشروبات الکلی
spirit مشروبات الکلی
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
boozing مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
speakeasy محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
swizzle انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
boozed مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
acnerosacea ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
apTritif نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
cenogenesis ایجاد میشود نسل جدید
paralytic فلجی
paralytics فلجی
akinetic seizures حملههای فلجی
calenture تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
chine درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود
dementia paralytica زوال عقل فلجی
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
smog مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
smokes استعمال دود استعمال دخانیات
smoke استعمال دود استعمال دخانیات
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
playback rate scale factor و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
countervailing power مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
mechanical mouse وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
form utility در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
catastrophic error مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود
generations مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
generation مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
bad break مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
an حرف a در جلو حروف صدادار و جلو حرف Hبصورت an استعمال میشود
terminator ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
pitting corrosion سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
word موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
worded موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
transputer - بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
usage استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
quotation marks کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
glitches یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
disuse عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
drummed رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
card مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
smiley فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
cards مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
ymck تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
holograms تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
zone محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zones محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
hologram تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
al cololic drinks مشروبات
moonlighting مهتاب مشروبات
moonlight مهتاب مشروبات
home-brew مشروبات خانگی
moonlights مهتاب مشروبات
home brew مشروبات خانگی
moonlighted مهتاب مشروبات
avalanches هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanche هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
sappy کودن معتاد به مشروبات
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
zips خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
milk punch مشروبات مخلوط با شیر وقند
popped ترکیدن مشروبات گاز دار
pop ترکیدن مشروبات گاز دار
pops ترکیدن مشروبات گاز دار
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
deletion روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
mull معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
sour mash غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
rumrunner ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
lusher الکلی
lushest الکلی
alcoholic الکلی
alcoholics الکلی
lush الکلی
lushes الکلی
delirium tremens جنون الکلی
spirit thermometer دماسنج الکلی
alcohol thermometer دماسنج الکلی
non-alcoholic <adj.> غیر الکلی
spirit lamp چراغ الکلی
jimjams هذیان الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
liquors مشروب الکلی
liquor مشروب الکلی
alcoholic intoxication مسمومیت الکلی
alcoholic paranoid پارانوئید الکلی
alcoholic fermentation تخمیر الکلی
boozes مشروب الکلی
boozed مشروب الکلی
boozing مشروب الکلی
booze مشروب الکلی
dt's هذیان الکلی
dipsomania جنون الکلی
an alcoholic liquor نوشابه الکلی
firewater نوشابه الکلی قوی
stimulant مشروب الکلی انگیزه
stimulants مشروب الکلی انگیزه
soft drink نوشابه غیر الکلی
alcoholic psychosis روان پریشی الکلی
frutex شراب شربت الکلی
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
alcoholic blackout یاد زدودگی الکلی
delirium tremens روان اشفتگی الکلی
alcoholic dementia زوال عقل الکلی
off-licence فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licences فروشگاه نوشابههای الکلی
soda pop نوشیدنی غیر الکلی
soft drink نوشیدنی غیر الکلی
soft drinks نوشیدنی غیر الکلی
alcoholic hallucinosis توهم زدگی الکلی
acute alcoholic intoxication مسمومیت حاد الکلی
dipsomania میل مفرط به نوشابههای الکلی
boozer's nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
nonalcoholic drinks نوشیدنی های غیر الکلی
bone dry کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
red-nose آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
ratafee مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
temperance طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
ratafia مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
eye water خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
ginger ale نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
swats ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
ginger ales نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
employment استعمال
application استعمال
applications استعمال
use استعمال
expenditure استعمال
uses استعمال
bartender کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bone dry جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
rosolio یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
soda water مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
dipsomaniac کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
application موارد استعمال
overuse استعمال مفرط
misusage سوء استعمال
misapplication سوء استعمال
misapplication استعمال بیجا
overkill استعمال بیش از حد
usages نحوه استعمال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com