Dictiornary-Farsi | فلج خفیف ضعف عضلانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 100 (6 milliseconds)

English	Persian
paresis	فلج خفیف ضعف عضلانی


Other Matches

mild	خفیف
waff	خفیف
faint	خفیف
fainted	خفیف
fainter	خفیف
faintest	خفیف
faints	خفیف
gauze	مه خفیف
low	خفیف
mildest	خفیف
milder	خفیف
febricula	تب خفیف
lower	خفیف کردن
hypomania	مانی خفیف
hypomania	شیدایی خفیف
hypomania	جنون خفیف
gossamery	خفیف لطیف
low pressure	فشار خفیف
popgun	تفنگ خفیف
lowered	خفیف کردن
lowering	خفیف کردن
lowers	خفیف کردن
small	محقر خفیف
smallest	محقر خفیف
smaller	محقر خفیف
stroking	ضربه خفیف
strokes	ضربه خفیف
let up	خفیف شدن
let-up	خفیف شدن
let-ups	خفیف شدن
stroked	ضربه خفیف
stroke	ضربه خفیف
pseudodebility	کودنی خفیف
sarcous	عضلانی
muscled	عضلانی
muscular	عضلانی
hypomanic	دارای جنون خفیف
pastel shades	سایه رنگهای خفیف
neap	خفیف ترین جزر و مد
whee	صدای سوت خفیف
subrange	میدان تیر خفیف
hemiparesis	فلج خفیف یک سویه
low water	جزر ومد خفیف
low tide	جزر ومد خفیف
muscular endurance	استقامت عضلانی
intramuscular	درون عضلانی
muscular fatigue	خستگی عضلانی
muscular spindle	دوک عضلانی
muscularity	عضلانی بودن
musculature	نظام عضلانی
myasthenia	ضعف عضلانی
thews	نیروی عضلانی
beefcake	آدم عضلانی
muscleman	آدم عضلانی
meathead	آدم عضلانی
tethanus	گرفت عضلانی
proprioceptor	گیرنده عضلانی
myoclonus	گرفتگی عضلانی
myoneural	عضلانی وعصبی
brawniness	عضلانی بودن
stiffness	کوفتگی عضلانی
clonus	تشنج عضلانی
muscular dystrophy	تحلیل عضلانی
dystrophy	پلاسیدگی عضلانی
cramps	گرفتگی عضلانی
asynergia	ناهماهنگی عضلانی
muscle	نیروی عضلانی
muscles	نیروی عضلانی
cramp	گرفتگی عضلانی
low explosive	ماده منفجره کندسوختار خفیف
humiliatingly	پست سازنده خفیف کننده
pastel <adj.>	رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
humiliating	پست سازنده خفیف کننده
muscular dystrophy	تحلیل وفاسد عضلانی
brawn	نیرو نیروی عضلانی
muscle tonus	کشیدگی طبیعی عضلانی
neuromuscular coordination	هماهنگی عصبی- عضلانی
hypertonicity	فزونی تونوس عضلانی
fine miscle movement	حرکت فریف عضلانی
myokinetic test	ازمون جنبش عضلانی
moton	طرح عمل عضلانی
microseism	زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
dystonia	اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paretic	دچار فلج ناقص یا عضلانی
broken fibres	تار عضلانی پاره شده
fibrillation	انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
charley horse	کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
muscle up	بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
neuromuscular	وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
musculature	وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
fasciculus	دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule	دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
psychomotor	ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
fascicle	دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
atonicity	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia	فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
degrades	کم کردن درجه خفیف کردن
degrade	کم کردن درجه خفیف کردن

paresis

فلج خفیف ضعف عضلانی