English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
box spring فنر مارپیچ تختخواب
Other Matches
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
bedstead تختخواب
bedsteads تختخواب
footboard پایه تختخواب
waterbed تختخواب آبی
twin beds تختخواب یکنفره
cribbed تختخواب بچه
cribbing تختخواب بچه
cribs تختخواب بچه
crib تختخواب بچه
bedspring فنر تختخواب
bedding تختخواب و ملافه ان
bedstand چهارچوب تختخواب
bedroll تختخواب سفری
sleigh bed تختخواب سورتمهای
counterpanes روپوش تختخواب
counterpane روپوش تختخواب
waterbeds تختخواب آبی
twin bed تختخواب یکنفره
bedspreads روپوش تختخواب
cot تختخواب سفری
bedstead چهارچوب تختخواب
hammocks تختخواب سفری
bedspread روپوش تختخواب
bedsteads چهارچوب تختخواب
hammock تختخواب سفری
hay تختخواب پاداش
Bed and Breakfast [B&B] تختخواب و صبحانه
cots تختخواب سفری
bedpost پایه یا ستون تختخواب
cots تختخواب سفری نظامی
cot تختخواب سفری نظامی
bunk هرگونه تختخواب تاشو
sleeper واگن تختخواب دار
sleepers واگن تختخواب دار
bunks هرگونه تختخواب تاشو
bunk beds تختخواب چند طبقه
bunk bed تختخواب چند طبقه
bunk covers روکش نسوز تختخواب
coverlets لحاف روپوش تختخواب
sleeping carriage واگن تختخواب دار
charpoy تختخواب سبک هندی
coverlet لحاف روپوش تختخواب
sofa-beds نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa-bed نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
couchette نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchettes نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
bunk تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
sleeping car واگن تختخواب دار راه اهن
sleeping cars واگن تختخواب دار راه اهن
bunks تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
stateroom اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
for half board برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for full board برای تختخواب و تمام وعده های غذا
trundle bed تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
convalescent center یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
flexuose مارپیچ
spiraling مارپیچ
spiralling مارپیچ
gyroidal مارپیچ
hair pin bend مارپیچ
spiralled مارپیچ
serpentiform مارپیچ
wedel مارپیچ
spiriferous مارپیچ
helix مارپیچ
pinwheel مارپیچ
spiry مارپیچ
spiral مارپیچ
spirals مارپیچ
spiraled مارپیچ
spiral drill مته مارپیچ
wedelen مارپیچ زدن
snakes مارپیچ رفتن
spiral stairs پلکان مارپیچ
mercury thread مارپیچ جیوهای
spirally بطور مارپیچ
left handed helix مارپیچ چپ گرد
left hand helix مارپیچ به سمت چپ
inside thread مارپیچ داخلی
snaked مارپیچ رفتن
spiral spring فنر مارپیچ
right handed helix مارپیچ راستگرد
spiral reinforcement فولادگذاری مارپیچ
snake fence نرده مارپیچ
caracole پله مارپیچ
worm مارپیچ کردن
sinistrorsal helix مارپیچ چپ گرد
wormed مارپیچ کردن
worms مارپیچ کردن
twist drill مته مارپیچ
screw auger مته مارپیچ
inflationary spiral مارپیچ تورمی
newel spindle مارپیچ پله
double helix مارپیچ دوگانه
spiral test ازمون مارپیچ
snake مارپیچ رفتن
labyrinth پلکان مارپیچ
giant slalmon مارپیچ بزرگ
labyrinths پلکان مارپیچ
hair pin bend مارپیچ کوهستان
balanced winder پله مارپیچ
helix angle زاویه مارپیچ
corkscrew staircase پلکان مارپیچ
dancer پله مارپیچ
caracol پله مارپیچ
helical spring متر مارپیچ
spirochaete هر نوع باکتری مارپیچ
spirochaeta هر نوع باکتری مارپیچ
spiraled حلزونی بشکل مارپیچ
spiral حلزونی فنر مارپیچ
spiraling حلزونی بشکل مارپیچ
spiralled حلزونی بشکل مارپیچ
spiraled بشکل مارپیچ دراوردن
spiraling بشکل مارپیچ دراوردن
spiraling حلزونی فنر مارپیچ
spiral بشکل مارپیچ دراوردن
spiral حلزونی بشکل مارپیچ
spirochete هر نوع باکتری مارپیچ
spires ساقه باریک مارپیچ
spiralling بشکل مارپیچ دراوردن
coils مارپیچ سیم پیچ
coiled مارپیچ سیم پیچ
coil مارپیچ سیم پیچ
spiralling حلزونی فنر مارپیچ
serpentine شکل مارپیچ مارمانند
spirals حلزونی بشکل مارپیچ
spirals بشکل مارپیچ دراوردن
spiraled حلزونی فنر مارپیچ
spirals حلزونی فنر مارپیچ
newel تیرمیان پلکان مارپیچ
newel ستون پلکان مارپیچ
newels ستون پلکان مارپیچ
spire ساقه باریک مارپیچ
spiralling حلزونی بشکل مارپیچ
spiralled حلزونی فنر مارپیچ
dogleg پله کان مارپیچ
spirality شکل مارپیچ یا حلزونی
newels تیرمیان پلکان مارپیچ
spiralled بشکل مارپیچ دراوردن
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
snails بشکل مارپیچ جلو رفتن
snail بشکل مارپیچ جلو رفتن
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
flexural پیچ وخم دار مارپیچ
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
mazes پیچ وخم پلکان مارپیچ
maze پیچ وخم پلکان مارپیچ
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
fleche میل بالای مناره مارپیچ
aerial cartwheel مارپیچ همراه با پرش وچرخش
flexuous پیچ وخم دار مارپیچ
thread دنده دار کردن مارپیچ
threads دنده دار کردن مارپیچ
turbinate فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
capacole چرخش بطرف چپ وراست پلکان مارپیچ
slalomist مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com