English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
graphics فن استعمال نمودار
Other Matches
smoke استعمال دود استعمال دخانیات
smokes استعمال دود استعمال دخانیات
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
usage استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
disuse عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
expenditure استعمال
employment استعمال
uses استعمال
use استعمال
applications استعمال
application استعمال
misapplication استعمال بیجا
user cost هزینه استعمال
misapplication سوء استعمال
disuse عدم استعمال
value in use ارزش استعمال
overuse استعمال مفرط
misusage سوء استعمال
nicotian دود استعمال کن
maltreatment سوء استعمال
bilingualism استعمال دوزبان
bilinguality استعمال دوزبان
employs استعمال کردن
usages نحوه استعمال
employing استعمال کردن
abuses بد استعمال کردن
abused سوء استعمال
abused بد استعمال کردن
abuse سوء استعمال
abuse بد استعمال کردن
telescopy فن استعمال دوربین
employ استعمال کردن
employed استعمال کردن
abuses سوء استعمال
abusing بد استعمال کردن
use value ارزش استعمال
usages عرف استعمال
usage نحوه استعمال
usage عرف استعمال
unworn استعمال نشده
using استعمال مصرف
abusing سوء استعمال
tutoyer استعمال کردن
riflery استعمال تفنگ
overkill استعمال بیش از حد
applies استعمال کردن
apply استعمال کردن
applying استعمال کردن
use استعمال مصرف
law of use قانون استعمال
abusive سوء استعمال
exercises استعمال کردن
uses استعمال مصرف
exercised استعمال کردن
cranage استعمال جرثقیل
ill use بد استعمال کردن
ill usage سوء استعمال
desuetude عدم استعمال
smoking استعمال دخانیات
applications موارد استعمال
exercise استعمال کردن
application موارد استعمال
mitering استعمال تاج اسقفی
law of disuse قانون عدم استعمال
malapropism سوء استعمال کلمات
nicotian استعمال کننده دخانیات
dosages مقدار استعمال دارو
user استعمال کننده کاربر
no smoking allowed استعمال دخانیان ممنوع
dosage مقدار استعمال دارو
mitring استعمال تاج اسقفی
The habit of smoking. عادت به استعمال دخانیات
catachresis استعمال غلط کلمه
vernacularism استعمال زبان محلی
users استعمال کننده کاربر
outward application استعمال برونی یا خارجی
deverbative بصورت مشتق استعمال شده
purism افراط در استعمال صحیح الفاظ
telescopist متخصص استعمال دوربینهای نجومی
neology استعمال واژه یااصطلاح جدید
holophrastic استعمال کننده کلمه قصار
instrumentation تنظیم اهنگ استعمال الت
oxymoron استعمال کلمات مرکب متضاد
sesquipedalian معتاد به استعمال لغات دراز
abjectival use of a noun استعمال اسمی به طور صفت
periphrasis استعمال واژه ها وعبارات زائد
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
oxymoron استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
incompatible غیر قابل استعمال با یکدیگر
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
smoker واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
dump موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
utilization به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
wear and tear از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotalism پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
to smoke oneself sick از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
smokers واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
non abstainer کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
junkie استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
abstemious مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
junkies استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
abstinence ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
malapropism استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
nicotinism مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
abstainer پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
purists شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purist شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
petroleur کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
jake leg فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
adoption اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
I dont smoke at all. اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
hendiadys عطف دوکلمه بجای استعمال صفت وموصوف مانندپیالههای زرین
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
the word is sanctioned by use کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
graphs نمودار
nomogram نمودار
h r diagram نمودار اچ . ار
abac نمودار
alignment chart نمودار
conspectus نمودار
plot نمودار
plots نمودار
plotted نمودار
indicator نمودار
venn diagram نمودار ون
chart نمودار
network نمودار
networks نمودار
diagram نمودار
x y graph نمودار x-y
diagrams نمودار
charted نمودار
graph نمودار
charts نمودار
charting نمودار
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
logarithmic graph نمودار لگاریتمی
scatter diagram نمودار پراکندگی
line chart نمودار خطی
line graph نمودار خطی
rieke diagram نمودار ریکه
load diagram نمودار بار
Venn diagram نمودار ون [ریاضی]
IHS نمودار مسیح
free body diagram نمودار ایستایی
flow sheet نمودار جریان
frequency diagram نمودار بسامد
frequency graph نمودار بسامد
gantt chart نمودار گانت
grid chart نمودار شبکهای
Venn's diagram نمودار ون [ریاضی]
histogram نمودار ستونی
logic diagram نمودار منطقی
interconnection of diagram نمودار اتصال
scatter program نمودار پراکنده
scattergram نمودار پراکندگی
phase diagram نمودار فاز
nomogram نمودار محاسباتی
structure chart نمودار ساختار
nomograph نمودار محاسباتی
system chart نمودار سیستم
to make a نمودار کردن
organization scheme نمودار سازمانی
potential diagram نمودار پتانسیل
transition diagram نمودار گذارها
tree diagram نمودار درخت
x y chart نمودار مختصاتی
pictograph نمودار تصویری
scatterplot نمودار پراکندگی
schematic diagram نمودار اجمالی
set up digram نمودار برپایی
psychograph نمودار روانی
profile chart نمودار نیمرخ
pie graph نمودار گرد
pie graph نمودار مدور
pie chart نمودار کلوچهای
organization chart نمودار سازمانی
network chart نمودار شبکه
picture graph نمودار تصویری
state diagram نمودار حالات
stress curve نمودار تنش
vector diagram نمودار برداری
diagrammatic به شکل نمودار
correlation diagram نمودار همبستگی
creep curve نمودار خزش
cumulative record نمودار تراکمی
current graph نمودار فعلی
schemata خلاصه نمودار
schema خلاصه نمودار
detail diagram نمودار جزئیات
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com