Dictiornary-Farsi | فواره تخلیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
discharge nozzle	فواره تخلیه


Other Matches

cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
spouter	فواره
spont	فواره
springhead	فواره
nozzles	فواره
fountain	فواره
nozzle	فواره
waterspout	فواره
waterspouts	فواره
fount	فواره
jetty	فواره
jetties	فواره
waterworks	فواره
jet	فواره
jets	فواره
fountains	فواره
jetted	فواره
jetting	فواره
spouting	ناودان فواره
fountain of youth <idiom>	فواره اقبال
spouted	ناودان فواره
gushes	فواره زدن
spout	ناودان فواره
squirts	فواره کوچک
skeet	فواره زدن اب
squirted	فواره کوچک
scuttlebutt	فواره اب اشامیدنی
gush	فواره زدن
squirt	فواره کوچک
gushed	فواره زدن
squirting	فواره کوچک
spouts	ناودان فواره
spouting	پریدن فواره زدن
spout	پریدن فواره زدن
spouted	پریدن فواره زدن
jetted	پراندن فواره زدن
jets	پراندن فواره زدن
jetting	پراندن فواره زدن
jet	پراندن فواره زدن
spouts	پریدن فواره زدن
jetting	خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets	خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
squirt	اب را بصورت فواره بیرون دادن پراندن
squirted	اب را بصورت فواره بیرون دادن پراندن
jetted	خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
squirting	اب را بصورت فواره بیرون دادن پراندن
jet	خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
squirts	اب را بصورت فواره بیرون دادن پراندن
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
evacuates	تخلیه
evacuated	تخلیه
evacuating	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
disembarkation	تخلیه
evacuation	تخلیه
exhaust	تخلیه
discharged	تخلیه
exhausts	تخلیه
unloading	تخلیه
emptying	تخلیه
evacuate	تخلیه
unstuffing	تخلیه
discharges	تخلیه
stripping	تخلیه
depletion	تخلیه
LSD	تخلیه
discharge	تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
electrical discharge	تخلیه برقی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
education pipe	لوله تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge chute	سرسره تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
drain cock	لوله تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
depletion layer	ناحیه تخلیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
depletion area	ناحیه تخلیه
dejecta	تخلیه مدفوع
defecation	تخلیه شکم
discharge cock	شیر تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge opening	مجرای تخلیه
discharge opening	راهگاه تخلیه
discharge of chips	تخلیه براده ها
discharge head	ارتفاع تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge end	محل تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
debarkation net	تور تخلیه
electron discharge	تخلیه الکترونها
residual discharge	تخلیه مانده
medical evacuation	تخلیه بهداری
main discharge	تخلیه اصلی
lightning discharge current	جریان تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
site clearance	تخلیه کارگاه
sluiceway	دهانه تخلیه
surging discharge	تخلیه نوشی
tipper	تخلیه کننده
road clearance	تخلیه جاده
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
medical evacuation	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بیماران
relief well	چاه تخلیه
point discharge	تخلیه نقطهای
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
ozone depletion	تخلیه اوزون
undulatory discharge	تخلیه مواج
oscillating discharge	تخلیه مواج
rotary discharger	تخلیه گر گردان
neural discharge	تخلیه عصبی
medical recovery	تخلیه پزشکی
glow discharge	تخلیه تابنده
glow discharge	تخلیه تابناک
flaming discharge	تخلیه مشتعل
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
escape channel	مجرای تخلیه اب
high rate discharge	تخلیه شدید
impulse discharge	تخلیه ضربهای
internal discharge	تخلیه داخلی
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
to offload	تخلیه کردن
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
abreaction	تخلیه هیجانی
air evacuation	تخلیه هوایی
vacate	تخلیه کردن
area evacuation	تخلیه منطقهای
bank sluice	دریچه تخلیه
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
drains	تخلیه کردن
draining	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
blow off	شیر تخلیه
quit	تخلیه خانه
evacuate	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
disembarking	تخلیه کردن
disembarked	تخلیه کردن
disembark	تخلیه کردن
catharsis	تخلیه هیجانی
unload	تخلیه کردن
quitting	تخلیه خانه
evacuates	تخلیه کردن
drain	تخلیه کردن
sluices	دریچه تخلیه
sluiced	دریچه تخلیه
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
corona discharge	تخلیه کورونا
vacating	تخلیه کردن
depopulation	تخلیه جمعیت
unloaded	تخلیه کردن
corona discharge	تخلیه الکتریکی
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
discharge	تخلیه الکتریکی
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
corollary discharge	تخلیه تبعی
discharge	تخلیه بار
vacates	تخلیه کردن
sluice	دریچه تخلیه
vacated	تخلیه کردن
unloads	تخلیه کردن
evacuating	تخلیه کردن
chain of evacuation	سیستم تخلیه
discharges	تخلیه بار
brush discharge	تخلیه جارویی
discharges	تخلیه الکتریکی
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
oil drain cock	شیر تخلیه روغن
local action	تخلیه موضعی باتری
low pressure discharge	تخلیه ی فشار ضعیف
main gap	فاصله تخلیه اصلی
sanitation	سیستم تخلیه فاضل اب
evacuating	تخلیه مزاج کردن
landing weight	وزن با هنگام تخلیه
landing order	اجازه تخلیه بار
evacuates	تخلیه مزاج کردن
evacuated	تخلیه مزاج کردن