Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 80 (5 milliseconds)
English	Persian
the paroxysm of a volcano	فوران اتش فشان
Other Matches
geyser	فوران تندوناگهانی داشتن یا کردن فوران کردن
geysers	فوران تندوناگهانی داشتن یا کردن فوران کردن
geyser	اب فشان
mud gun	گل فشان
geysers	اب فشان
wash bottle	اب فشان
aspergillum	اب فشان
eruption of a volcano	انفجاراتش فشان
irrupt	اتش فشان کردن
craters	دهانه اتش فشان
crater	دهانه اتش فشان
volcalo	کوه اتش فشان
perdu	مخفی سرباز جان فشان
perdue	مخفی سرباز جان فشان
magazine flooding system	سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
fumarole	شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
effusion	فوران
spouting	فوران
spouts	فوران
spouted	فوران
effusions	فوران
eruption	فوران
spurted	فوران
spurting	فوران
spurts	فوران
irruption	فوران
solid jet	فوران پر
spurt	فوران
spout	فوران
outburst	فوران
jetting	فوران
jets	فوران
jet	فوران
outbursts	فوران
jetted	فوران
eruptive	فوران کننده
spew	فوران کردن
irrupt	فوران کردن
molecular effusion	فوران مولکولی
erumpent	فوران کننده
spout	فوران کردن
solar prominences	فوران خورشیدی
jetted	مرمری فوران
spouts	فوران کردن
jets	مرمری فوران
jet	مرمری فوران
jetting	مرمری فوران
spewed	فوران کردن
annular jet	فوران حلقوی
spews	فوران کردن
gush	فوران جوش
gushed	فوران جوش
effusive	فوران کننده
gushes	فوران جوش
spewing	فوران کردن
spouted	فوران کردن
spouting	فوران کردن
ejectamenta	مواد دفع شده یاپرت شده) چون مواداتش فشان
eruct	بشدت فوران کردن
magnetic leakage	پراکندگی فوران مغناطیسی
partially drowned jet	فوران نیمه مستغرق
eruption of a geyser	فوران چشمه اب گرم
ink ject printer	چاپگر با فوران جوهر
erupting	فوران کردن جوش دراوردن
spurt	فوران کردن جهش کرد ن
erupt	فوران کردن جوش دراوردن
erupted	فوران کردن جوش دراوردن
spurted	فوران کردن جهش کرد ن
waterspouts	لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspout	لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
spurts	فوران کردن جهش کرد ن
erupts	فوران کردن جوش دراوردن
spurting	فوران کردن جهش کرد ن
magnetic leakage flux	فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
geysers	چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geyser	چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
magnetic skin effect	جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic flow	فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
dispersion	پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com