Dictiornary-Farsi | فوق العاده جنگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
combat pay	فوق العاده جنگی


Search result with all words

field allowance	فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
Other Matches

escry	فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
battle drill	مشق جنگی تمرین جنگی
warships	کشتی جنگی ناو جنگی
warship	کشتی جنگی ناو جنگی
cartel ship	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
live fire	تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
armistise	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
marvellous [British] <adj.>	خارق العاده
fantastical	خارق العاده
fantastic	خارق العاده
phenomenally	خارق العاده
stupendous <adj.>	خارق العاده
phenomenally	فوق العاده
startling <adj.>	خارق العاده
prodigious <adj.>	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	خارق العاده
astounding <adj.>	خارق العاده
astonishing <adj.>	خارق العاده
admirable <adj.>	خارق العاده
extra special	فوق العاده
marvelous [American] <adj.>	خارق العاده
rewardable	فوق العاده
phenomenal	خارق العاده
phenomenal	فوق العاده
nonpar <adj.>	خارق العاده
nonpar <adj.>	فوق العاده
precious	فوق العاده
supernatural	فوق العاده
rewarded	فوق العاده
transnormal	فوق العاده
singular	فوق العاده
singular	خارق العاده
extraordinary	فوق العاده
remarkably	فوق العاده
terrific	فوق العاده
reward	فوق العاده
amazing <adj.>	خارق العاده
allowance	فوق العاده
metaphsical	خارق العاده
allowances	فوق العاده
ripsnorting	فوق العاده
inestimable	فوق العاده
rewards	فوق العاده
out of the ordinary	فوق العاده
weird	خارق العاده
astounding <adj.>	فوق العاده
astonishing <adj.>	فوق العاده
amazing <adj.>	فوق العاده
weirdest	خارق العاده
marvelous [American] <adj.>	فوق العاده
admirable <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	خارق العاده
strenuous	فوق العاده
weirder	خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	فوق العاده
prodigious <adj.>	فوق العاده
wonderful <adj.>	خارق العاده
marvellous [British] <adj.>	فوق العاده
wondrous <adj.>	فوق العاده
wonderful <adj.>	فوق العاده
startling <adj.>	فوق العاده
stupendous <adj.>	فوق العاده
supersubtlety	فرافت فوق العاده
envoy extraordiinary	نماینده فوق العاده
supersubtle	فوق العاده فریف
emergency ration	جیره فوق العاده
overhelming	زیاد فوق العاده
extra charge	هزینه فوق العاده
whizzbang	ممتاز خارق العاده
thaumaturgic	خارق العاده سحر
thaumaturgy	کار خارق العاده
supernaturally	بطور خارق العاده
whizbang	ممتاز خارق العاده
enormously	فوق العاده زیاد
envoy extraordiinary	فرستاده فوق العاده
supersensitive	فوق العاده حساس
fitting allowance	فوق العاده مناسب
special session	جلسه فوق العاده
rarely	بطور فوق العاده
ripsnorter	چیز فوق العاده
monstrous cruelly	بیرحمی فوق العاده
overrider	حق دلالی فوق العاده
rarely beautiful	استثنائی یافوق العاده
wonderfully	عجیبانه فوق العاده
unusually	بطور فوق العاده
extraordinarily	بطور فوق العاده
aviation pay	فوق العاده پرواز
combat pay	فوق العاده رزمی
flight pay	فوق العاده پرواز
extremely high	فوق العاده زیاد
extreme values	ارزشهای فوق العاده
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
overactive	فوق العاده فعال
emergencies	فوق العاده اضطراری
jitters	عصبانیت فوق العاده
extraordinary meeting	نشست فوق العاده
freezing	فوق العاده سرد
extra	فوق العاده اضافی
ambasador extraordinary	سفیر فوق العاده
emolument	حق الزحمه فوق العاده
extra-	فوق العاده اضافی
wonderfully well	فوق العاده خوب
emoluments	حق الزحمه فوق العاده
invaluable	فوق العاده گرانبها
an outstanding time	مدت فوق العاده
a terrific time	مدت فوق العاده
extras	فوق العاده اضافی
emergency	فوق العاده اضطراری
ice cold	فوق العاده سرد
special session	نشست فوق العاده
breakneck	فوق العاده خطرناک
ice-cold	فوق العاده سرد
costs an arm and a leg <idiom>	[فوق العاده پرخرج یا گران]
She eats extraordinary quantities.	او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
thaumaturgic	مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
it is unusually large	فوق العاده بزرگ است
allowance	فوق العاده و هزینهء سفر
allowances	فوق العاده و هزینهء سفر
forcemajeure	حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
he is no grat shakes	انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
undercool	فوق العاده سرد کردن
unco	غیر عادی خارق العاده
ultrahigh frequency	فرکانس فوق العاده زیاد
extraordinary general meeting	مجمع عمومی فوق العاده
emergency	امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
emergencies	امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperirritability	حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
supersensitive	ماسوره یا مین فوق العاده حساس
set the world on fire <idiom>	کاری فوق العاده انجام دادن
monstrously	بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
emergence	امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
green thumb	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
hypersensitive	دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
base pay	حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
scrapper	جنگی
martial	جنگی
battle line	خط جنگی
bristly	جنگی
tactical	جنگی
serviced	جنگی
fighting	جنگی
dogfight	سگ جنگی
dogfights	سگ جنگی
warlike	جنگی
martin	جنگی
tactically	جنگی
service	جنگی
tearjerker	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daemon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon	خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
worthy of remark	قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
superfluid	جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
tear jerking	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
field wire	سیم جنگی
war refugee	آواره جنگی
war indemnity	غرامت جنگی
gamecock	خروس جنگی
hard head	شاخ جنگی
war gas	گاز جنگی
war cry	فریاد جنگی
war crimes	جنایات جنگی
war strenght	استعداد جنگی
game fowl	خروس جنگی
game cock	خروس جنگی
war indemnity	تاوان جنگی
fighting cock	خروس جنگی
field type	از نوع جنگی
war material	وسایل جنگی
fighting load	بار جنگی
fighting load	بارمهمات جنگی
fighting ram	غوچ جنگی
war plan	طرح جنگی
war plan	نقشه جنگی
war material	تجهیزات جنگی
killed in action	کشته جنگی
warlike preparations	تدارکات جنگی
war reserves	ذخایر جنگی
tactical missile	موشک جنگی
tactical march	انتقال جنگی
poleax	تبرزین جنگی
tactical march	حرکت جنگی
poleaxe	تبرزین جنگی
reparations for war damages	غرامات جنگی
tactical intelligence	اطلاعات جنگی
tactical aircraft	هواپیمای جنگی
service mine	مین جنگی
sloop	قایق جنگی
sloop of war	کرجی جنگی
strategic situation	وضع جنگی
spoils of war	غنائم جنگی
spoiler	خریدارغنائم جنگی
parlementaire	فرستاده جنگی
paludament	ردای جنگی
war crime	جنایات جنگی
light line	خط چراغ جنگی
live ammunition	مهمات جنگی
warfare economy	اقتصاد جنگی
live round	گلوله جنگی