English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
control field فیلد کنترل
Other Matches
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
field فیلد
fielded فیلد
fields فیلد
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
calculated field فیلد محاسبه
card field فیلد کارت
data field فیلد داده ها
field privilege امتیاز فیلد
derived field فیلد مشتق
repeating field فیلد مکرر
field name نام فیلد
field definition تعریف فیلد
field template قالب فیلد
field template الگوی فیلد
chain field فیلد اتصال
sort field فیلد مرتب سازی
fields تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
length تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
lengths تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
explicit reference خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
fielded تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fielding ترتیب محل دهی فیلد در یک رکورد و فایل
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
field مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
constant فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
knowledge دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
addressing دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
fields مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fielded مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
constants فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
delimit فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimits فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimiting فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
member 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimiting فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
members 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimit فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimited فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimits فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimited فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
immediate دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
minor sort key یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
four address instruction دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
aggregate تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flag 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control کنترل
controlling کنترل
minor control کنترل کم
controls کنترل
line control کنترل خط
rein کنترل
control code کد کنترل
check-up کنترل
check-ups کنترل
fly control برج کنترل
full command کنترل کامل
control کنترل کردن
data control کنترل داده ها
control signal علامت کنترل
direct control کنترل مستقیم
air way station ایستگاه کنترل
external control کنترل خارجی
minor control کنترل ضعیف
fire control کنترل اتش
governing mode روش کنترل
fighter control کنترل شکاریها
control کنترل بازبینی
frequency control کنترل فرکانس
digital control کنترل دیجیتالی
frame کنترل هایی
control slide غلتگاه کنترل
flow control کنترل جریان
forms control کنترل فرم ها
frequency check کنترل فرکانس
flight control کنترل پرواز
control slide کشوی کنترل
controlling کنترل کردن
fiscal control کنترل مالی
controlling کنترل بازبینی
mixture control کنترل مخلوط
field control کنترل میدان
monetary control کنترل پولی
control sequence ترتیب کنترل
control section قسمت کنترل
arbitrary control کنترل فرضی
carriages کنترل چاپگر
organization control کنترل سازمانی
carriage کنترل چاپگر
asynchronous control کنترل ناهمگام
error control کنترل خطا
penstock دریچه کنترل اب
arms control کنترل سلاح
pilot lamp لامپ کنترل
control section بخش کنترل
birth control کنترل موالید
numerical control کنترل عددی
experimental control کنترل ازمایشی
image control کنترل تصویر
electric control کنترل الکتریکی
exchange control کنترل ارزی
motor control کنترل حرکتی
n/c کنترل عددی
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
net control کنترل شبکه
electronic control کنترل الکترونیکی
control sheet برگ کنترل
exchange control کنترل ارز
control rod میله کنترل
government control کنترل دولتی
controllability قابلیت کنترل
stimulus control کنترل محرک
damage control کنترل خسارات
remote control کنترل از دور
inventory control کنترل موجودی
intensity control کنترل شدت
inspection lamp لامپ کنترل
input control کنترل ورودی
camshaft محور کنترل
camshafts محور کنترل
indirect control کنترل غیرمستقیم
ignition control کنترل احتراق
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
control wheel صفحه کنترل
control word کلمه کنترل
lateral control کنترل جانبی
level control کنترل سطح
lever control کنترل اهرمی
controllable قابل کنترل
lift control کنترل اسانسور
light brightness control کنترل روشنایی
lighting control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
light control کنترل روشنایی
control console کنسول کنترل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com