English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
horse opera فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
Other Matches
rerun نمایش مجدد فیلم
sneak previews نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
sneak preview نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
smash hit <idiom> نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
cassettes کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
pancromic فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reels قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled قرقره فیلم حلقه فیلم
reel قرقره فیلم حلقه فیلم
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
focuses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
images ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
pages حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
paged حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
screens محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screened محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
screening, screenings محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
pop down menu منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
screen محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
formats تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
format تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
areas ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
mats مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhance صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
mat مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
snows واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screening, screenings وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screens وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowed واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowing واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screened وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snow واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screen وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
resolution تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolutions تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
alphanumeric وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
enhancing در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
to put on the stage بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن
divertissement بالت یا نمایش بین پردههای نمایش
yanked امریکایی
yanks امریکایی
yank امریکایی
yanking امریکایی
American امریکایی
un-American ضد امریکایی
Americans امریکایی
Yankee امریکایی
Yankees امریکایی
antialiasing تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
format استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
film فیلم
load فیلم
film leader فیلم
filmed فیلم
loads فیلم
towhee سهره امریکایی
americanization امریکایی شدن
cannabis sativa حشیش امریکایی
american whipping بست امریکایی
american make ساخت امریکایی
moor hen اب کوپیل امریکایی
moon flower یکجورنیلوفرپیچ امریکایی
johnny jump up گل بنفشه امریکایی
Native American امریکایی آغازین
cotton tail خرگوش امریکایی
colin بلدرچین امریکایی
Native Americans امریکایی آغازین
cabbage palm فوفل امریکایی
butter nut یکجورگردوی امریکایی
divi divi سماق امریکایی
eight ball billiard بیلیارد امریکایی
withe rod بداغ امریکایی
adders mouth تعلب امریکایی
moorhen اب کوپیل امریکایی
condors کرکس امریکایی
puttyroot ثعلب امریکایی
Americanism رسم امریکایی
peccary گراز امریکایی
condor کرکس امریکایی
un-American غیر امریکایی
moorhens اب کوپیل امریکایی
Americanism اصطلاح امریکایی
Americanisms اصطلاح امریکایی
Americanisms رسم امریکایی
menus لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
graphics شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
menu لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
pincushion distortion خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
microfilming میکرو فیلم
microfilms ریز فیلم
as good as a play <idiom> مثل فیلم
filmstrip فیلم سینمایی
film recorder فیلم نگار
film recorder ضباط فیلم
microfilms میکرو فیلم
film reader فیلم خوان
film developer سازنده فیلم
filmed فیلم عکاسی
cinematograph اپارات فیلم
advertising spot فیلم تبلیغاتی
talkie فیلم ناطق
film-strip نوار فیلم
film فیلم عکاسی
microfilm ریز فیلم
film strip نوار فیلم
filmier فیلم مانند
microfilm میکرو فیلم
microfilmed ریز فیلم
film فیلم سینما
microfilmed میکرو فیلم
film-strips نوار فیلم
filmy فیلم مانند
filmiest فیلم مانند
filmed فیلم سینما
talkies فیلم ناطق
microfilming ریز فیلم
acetate film فیلم استاتی
instruction film فیلم اموزشی
instruction film فیلم درسی
positive film فیلم مثبت
phonofilm فیلم سخنگو
phonofilm فیلم صدادار
peepshow فیلم شهوانی
moving picture فیلم سینما
x ray film فیلم رونتگن
picturize فیلم برداشتن از
reversal film فیلم معکوس
telefilm فیلم تلویزیونی
negative film فیلم منفی
peepshows فیلم شهوانی
odontoglssum جنسی از ثعلبهای امریکایی
american wire gauge اندازه امریکایی سیم
zee تلفظ امریکایی حرف Z
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com