Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (6 milliseconds)
English
Persian
fuse
فیوزدارکردن امیختن
fused
فیوزدارکردن امیختن
Other Matches
incorporate
امیختن
inosculate
امیختن
interblend
امیختن
intermingling
با هم امیختن
intermingles
با هم امیختن
intermingled
با هم امیختن
intermingle
با هم امیختن
interlard
امیختن
interblend
در هم امیختن
blends
امیختن
immix
در هم امیختن
mingle
امیختن
mingled
امیختن
incorporates
امیختن
mixes
امیختن
incorporating
امیختن
mix
امیختن
amalgamating
امیختن
amalgamates
امیختن
amalgamate
امیختن
admix
امیختن
meddles
امیختن
meddled
امیختن
meddle
امیختن
mingling
امیختن
mingles
امیختن
blend
امیختن
intermixing
در هم امیختن
synthesising
امیختن
synthesizes
امیختن
combines
امیختن
synthesized
امیختن
synthesize
امیختن
amalgamated
امیختن
synthesises
امیختن
synthesised
امیختن
combining
امیختن
combine
امیختن
synthesizing
امیختن
fuse
امیختن
brews
امیختن
brewed
امیختن
brew
امیختن
to stir up
امیختن
to alloy gold with copper
امیختن
synthetize
امیختن
fused
امیختن
mell
امیختن
shuffling
بهم امیختن
shuffles
بهم امیختن
womanize
بازنان امیختن
shuffled
بهم امیختن
sulfurate
با گوگرد امیختن
sulfuret
با گوگرد امیختن
shuffle
بهم امیختن
carbonation
عمل امیختن با
inviscate
باچیزچسبناک امیختن
interlace
در هم امیختن در هم بافتن
interfusion
بهم امیختن
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
intermix
بهم امیختن
oxygenize
با اکسیژن امیختن
plant mixing
امیختن در کارخانه
sentimentalize
با احساسات امیختن
immingle
درهم امیختن
commingle
بهم امیختن
carburet
باذغال امیختن
inviscade
با چسب امیختن
scramble
درهم امیختن
interweaves
باهم امیختن
interweave
باهم امیختن
oxygenating
اکسیژن امیختن
oxygenates
اکسیژن امیختن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxygenate
اکسیژن امیختن
coalesce
بهم امیختن
coalescing
بهم امیختن
coalesced
بهم امیختن
folds
بهم امیختن
folded
بهم امیختن
scrambled
درهم امیختن
fold
بهم امیختن
scrambling
درهم امیختن
scrambles
درهم امیختن
interweaving
باهم امیختن
interwove
باهم امیختن
kneading
سرشتن امیختن
kneads
سرشتن امیختن
coalesces
بهم امیختن
knead
سرشتن امیختن
kneaded
سرشتن امیختن
grades
جورکردن باهم امیختن
compounded
: ترکیب کردن امیختن
pepsinate
با جوهر گوارنده امیختن
sulfate
با اسید سولفوریک امیختن
loading
امیختن موادخارجی به شراب
mix
امیختن مخلوط کردن
intermix
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mixes
امیختن مخلوط کردن
sulphate
با اسید سولفوریک امیختن
compound
: ترکیب کردن امیختن
grade
جورکردن باهم امیختن
conjugate
درهم امیختن توام
attemper
نرم کردن امیختن
compounds
: ترکیب کردن امیختن
interfuse
بهم امیختن افشاندن
mixing
بهم زدن امیختن
sectarianize
با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
immingle
بهم امیختن مخلوط کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
روکش الومینیوم کردن امیختن
insalivate
با خدو اغشتن با بزاق امیختن
barbarize
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
to mull a mull of
داغ کردن و امیختن باادویه و قند
premix
قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
miscibility
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
lard to butter
جازدن کره بوسیله امیختن باچربی هاو روغنهای دیگرمانند پیه خوک
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
consolidation
درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
womannize
زن صفت کردن مخنث کردن بازنان امیختن
interosculate
بهم پیوستن بهم امیختن
roadmix
اختلاط در سر راه امیختن در راه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com