Dictiornary-Farsi | قابلیت افزایش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (3 milliseconds)

English	Persian
addibility	قابلیت افزایش


Search result with all words

anti collision light	چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
increase in conductivity	افزایش قابلیت هدایت
Other Matches

increase	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking	افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion	افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
wagners law	براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
retardation	[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
accessing	افزایش
increase	افزایش
rise	افزایش
rises	افزایش
increased	افزایش
increases	افزایش
amplification	افزایش
affixture	افزایش
aggrantizement	افزایش
enhancement	افزایش
additions	افزایش
summation	افزایش
accru	افزایش
scale up	افزایش
additament	افزایش
auxesis	افزایش
accretion	افزایش
adjunction	افزایش
addition	افزایش
accesses	افزایش
accessed	افزایش
augmentation	افزایش
increscent	افزایش
accession	افزایش
raises	افزایش
addendum	افزایش
raise	افزایش
intensification	افزایش
multiplication	افزایش
addenda	افزایش
gains	افزایش
increment	افزایش
reduce/enlarge	افزایش
gain	افزایش
increments	افزایش
gained	افزایش
expansion	افزایش
access	افزایش
elongation	افزایش طول
voltage increase	افزایش ولتاژ
superadd	باز افزایش
voltage rise	افزایش ولتاژ
superaddition	باز افزایش
subjunction	افزایش در پایان
appreciations	افزایش بها
put on weight <idiom>	افزایش وزن
pick up speed <idiom>	افزایش سرعت
annual increase	افزایش سالانه
augments	افزایش دادن
add time	زمان افزایش
accrue	افزایش یافتن
accrues	افزایش یافتن
accruing	افزایش یافتن
ascended	افزایش دادن
ascend	افزایش دادن
spurting	افزایش ناگهانی
thusŠ+=	نشان افزایش
ascends	افزایش دادن
augment	افزایش دادن
camber	افزایش زیاد
cambers	افزایش زیاد
accelerative	مایه افزایش
tax increase	افزایش مالیات
appreciation	افزایش بها
hypertension	افزایش فشارخون
spurt	افزایش ناگهانی
spurted	افزایش ناگهانی
augmenting	افزایش دادن
augmented	افزایش دادن
spurts	افزایش ناگهانی
fire-raising	افزایش اتش
salary increase	افزایش حقوق
mark up	افزایش قیمت
free radical addition	افزایش رادیکالی
frequency multiplication	افزایش فرکانس
scale up	افزایش مقیاس
increase of pressure	افزایش فشار
increase of power	افزایش قدرت
ingravescence	افزایش تشدید
monetary expansion	افزایش پول
progation	افزایش انتقال
rise in temperature	افزایش دما
increase in value	افزایش ارزش
overcompound	افزایش ترکیب
temperature rise	افزایش دما
thickening	افزایش ضخامت
export promotion	افزایش صادرات
increase of output	افزایش توان
increase of efficiency	افزایش راندمان
increasable	افزایش پذیر
increase in load	افزایش بار
increase in potential	افزایش پتانسیل
aggrandizement	افزایش بزرگی
increase of potential	افزایش پتانسیل
augmentable	قابل افزایش
increase in price	افزایش بهاء
increase in sensitivity	افزایش حساسیت
fire raising	افزایش اتش
increase of contrast	افزایش کنتراست
multiplication	افزایش تکثیر
growth	افزایش ترقی
increase of current	افزایش جریان
acceleration	تعجیل افزایش
growths	افزایش ترقی
habilitation	قابلیت
adaptability	قابلیت
fitness	قابلیت
capacities	قابلیت
capacity	قابلیت
ability	قابلیت
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
solubility	قابلیت حل
skill	قابلیت
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
solvability	قابلیت حل
competence	قابلیت
contemptibility	قابلیت
abilities	قابلیت
capability	قابلیت
artificial aging	افزایش استحکام الومینیوم
raise to a higher power	افزایش دادن نما
rate of productivity increase	نرخ افزایش بازدهی
vrc	بررسی افزایش عمودی
increase endorsement	تصدیق یا تائید افزایش
antimarkovinkoff addition	افزایش غیر مارکونیکوفی
rate of wage increase	نرخ افزایش دستمزد
to be on the increase	روبه افزایش گذاشتن
fibrosis	افزایش بافت لیفی
scale up	افزایش به نسبت ثابت
ether catalyzed addition	افزایش با کاتالیزگری اتر
accretions	افزایش یا نمو کوره
escalator clause	شرط افزایش بها
electrophilic addition	افزایش الکترون دوستی
hyperglycemia	افزایش قند در خون
capital deepening	افزایش عمقی سرمایه
elongation	افزایش درازا کشامد
capital apprecation	افزایش ارزش سرمایه
capital widening	افزایش سطحی سرمایه
alkalosis	افزایش قلیای بدن
boosts	افزایش دادن چیزی
boosting	افزایش دادن چیزی
birth rates	ضریب افزایش جمعیت
jumps	جهش افزایش ناگهانی
to increase [to, by]	افزایش یافتن [به مقدار]
increment	افزایش در حقوق توسعه
increments	افزایش در حقوق توسعه
capital gains	افزایش ارزش سرمایه زش
aging	افزایش طول عمر
birth rate	نرخ افزایش ولادت
birth rate	ضریب افزایش جمعیت
birth rates	نرخ افزایش ولادت
appreciations	افزایش ارزش دارائی
bring something on <idiom>	دلیل افزایش سریع
boost	افزایش دادن چیزی
jumped	جهش افزایش ناگهانی
jump	جهش افزایش ناگهانی
appreciation	افزایش ارزش دارائی
strain	افزایش طول نسبی
boosted	افزایش دادن چیزی
strains	افزایش طول نسبی
scale	کمتریا افزایش نسبت
digestibility	قابلیت هضم
predicability	قابلیت اسناد
excitability	قابلیت تحریک
dis qualified	فاقد قابلیت
divisibility	قابلیت تقسیم
perceptibility	قابلیت درک
distensibility	قابلیت انبساط
dissolubility	قابلیت انحلال
expandability	قابلیت انبساط
practicableness	قابلیت عبور
exchangeability	قابلیت معاوضه
emissivity	قابلیت انتشار