Dictiornary-Farsi | قابلیت تمدید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
extensibility	قابلیت تمدید


Search result with all words

extensible	قابلیت تمدید قابل تعمیم
Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
continuation	تمدید
prolongation	تمدید
hold over	تمدید
extensions	تمدید
prorogation	تمدید
extension	تمدید
protraction	تمدید
extends	تمدید کردن
extensible	قابل تمدید
revival	تمدید استقرارمجدد
revivals	تمدید استقرارمجدد
extendable	قابل تمدید
extended	تمدید شده
extended	تمدید یافته
porolongation of a period	تمدید مدتی
inextensible	تمدید نا پذیر
extend	تمدید کردن
extending	تمدید کردن
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
option	حق باشگاه در تمدید قرارداد
options	حق باشگاه در تمدید قرارداد
extension	تمدید قسمت الحاقی
extensions	تمدید قسمت الحاقی
extensions	تمدید اسناد تجاری
extension	تمدید اسناد تجاری
prolongation of treaty	تمدید مدت معاهده
respite	استراحت تمدید مدت
extension of the agreement	تمدید مدت قرارداد
extends	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extending	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extend	توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
continuance	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
preventive detention	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
competence	قابلیت
credential	قابلیت
qualification	قابلیت
adaptability	قابلیت
capacity	قابلیت
capacities	قابلیت
skill	قابلیت
fitness	قابلیت
habilitation	قابلیت
contemptibility	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
capability	قابلیت
abilities	قابلیت
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
ability	قابلیت
competence	قابلیت
susceptibility	قابلیت حساسسیت
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
transmissibility	قابلیت انتقال
transportability	قابلیت حمل
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
hardenability	قابلیت سختی
habitableness	قابلیت سکونت
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
usability	قابلیت استفاده
trannlatability	قابلیت ترجمه
ignitability	قابلیت اشتعال
ignitability	قابلیت احتراق
swivelling feature	قابلیت نوسان
tactility	قابلیت لمس
tensibility	قابلیت کشش
inaptly	با عدم قابلیت
tensility	قابلیت کشش
tempering quality	قابلیت بهبود
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
imputability	قابلیت اسناد
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
fusibility	قابلیت گداز
conviviality	قابلیت امیزش
explosiveness	قابلیت انفجار
expansibility	قابلیت انبساط
expandability	قابلیت توسعه
expandability	قابلیت انبساط
weldability	قابلیت جوشکاری
excitability	قابلیت تحریک
exchangeability	قابلیت معاوضه
erodibility	قابلیت فرسایش
erectility	قابلیت نعوظ
wettability	قابلیت خیسی
emissivity	قابلیت انتشار
emissivity	قابلیت نشر
extensibility	قابلیت کشش
volatileness	قابلیت تبخیر
fusibility	قابلیت ذوب
fungibility	قابلیت تعویض
veniality	قابلیت اغماض
presentability	قابلیت ارائه
versatility	قابلیت تغییر
forgeability	قابلیت اهنگری
fordability	قابلیت عبور
vibratility	: قابلیت ارتعاش
flexility	قابلیت تغییر
flammability	قابلیت اشتعال
fissility	قابلیت انشقاق
fermentability	قابلیت تخمیر
confidentiality	قابلیت اعتماد
habitability	قابلیت سکنی
preventability	قابلیت جلوگیری
reliableness	قابلیت اعتماد
perceptibility	قابلیت درک
renewability	قابلیت تجدید
penetrability	قابلیت نفوذ
repeatability	قابلیت تکرار
reproducibility	قابلیت تکثیر
opposability	قابلیت تقابل
resectability	قابلیت برش
navigability	قابلیت کشتیرانی
moveability	قابلیت حرکت
retractility	قابلیت انقباض
motor ability	قابلیت حرکت
salability	قابلیت فروش
reflectance	قابلیت انعکاس
permeability	قابلیت تراوایی
readability	قابلیت خواندن
pregnability	قابلیت تسخیر
predicability	قابلیت اسناد
practicableness	قابلیت عبور
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
portability	قابلیت ترابری
disqualification	سلب قابلیت
pliability	قابلیت خمیدگی
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی
vendibility	قابلیت فروش
meltability	قابلیت گداختن
serializability	قابلیت تسلسل
stickability	قابلیت مقاومت
interpretability	قابلیت توجیه
interpretability	قابلیت تفسیر
disqualifications	سلب قابلیت
interchangeability	قابلیت تعویض
interchangeability	قابلیت تبادل
intelligibility	قابلیت فهم
stickability	قابلیت محافظت
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
throughput	قابلیت عبوردهی
availability	قابلیت استفاده
serviceability	قابلیت استفاده
serviceability	قابلیت تعمیر
viability	قابلیت سوددهی
viability	قابلیت دوام
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
malleability	قابلیت انعطاف
severability	قابلیت سواشدن
severability	قابلیت تقسیم
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
viability	قابلیت زیستن
solubility	قابلیت انحلال
machinability	قابلیت تراش
survivability	قابلیت باززیستی
reliability	قابلیت اطمینان
appealability	قابلیت استیناف
alterability	قابلیت تغییر
elasticity	قابلیت ارتجاعی
adjusability	قابلیت تنظیم
adjusability	قابلیت تطبیق
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
addibility	قابلیت افزایش
adaptableness	قابلیت توافق
absorptivity	قابلیت جذب
absorbency	قابلیت جذب
approachability	قابلیت تقرب
coagulability	قابلیت انعقاد
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
pourability	قابلیت ریزش
castability	قابلیت ریزش
calculability	قابلیت شمارش
brushability	قابلیت رنگرزی
audibility	قابلیت استماع
attainability	قابلیت حصول