Dictiornary-Farsi | قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری


Other Matches

measurability	قابلیت اندازه گیری
mensurability	قابلیت اندازه گیری
conductivity meter	دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
diaphanometer	دستگاه اندازه گیری قابلیت گذرنور
comparability	قابلیت قیاس
comparable	قابلیت مقایسه قیاس پذیر
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
formability	قابلیت شکل گیری
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
extrapolation	قیاس گیری
extrapolations	قیاس گیری
susceptibility	قابلیت
eligibility	قابلیت
fitness	قابلیت
habilitation	قابلیت
competence	قابلیت
credential	قابلیت
adaptability	قابلیت
capacities	قابلیت
capacity	قابلیت
skill	قابلیت
capability	قابلیت
qualification	قابلیت
competence	قابلیت
ability	قابلیت
abilities	قابلیت
solubility	قابلیت حل
solvability	قابلیت حل
contemptibility	قابلیت
zahn cup	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
interchangeability	قابلیت تبادل
machinability	قابلیت تراش
interpretability	قابلیت توجیه
productivity	قابلیت تولید
adjusability	قابلیت تطبیق
susceptibility	قابلیت حساسسیت
manageability	قابلیت اداره
fusibility	قابلیت ذوب
interchangeability	قابلیت تعویض
interpretability	قابلیت تفسیر
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
alterability	قابلیت تغییر
absorbability	قابلیت جذب
adaptability	قابلیت انطباق
wettability	قابلیت خیسی
fusibility	قابلیت گداز
maneuverability	قابلیت مانور
adjusability	قابلیت تنظیم
malleability	قابلیت انعطاف
weldability	قابلیت جوشکاری
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
intelligibility	قابلیت فهم
ignitability	قابلیت اشتعال
absorptivity	قابلیت جذب
absorbency	قابلیت جذب
hardenability	قابلیت سختی
habitableness	قابلیت سکونت
habitability	قابلیت سکنی
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
disqualification	سلب قابلیت
ignitability	قابلیت احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
confidentiality	قابلیت اعتماد
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
addibility	قابلیت افزایش
resilience	قابلیت ارتجاع
visibility	قابلیت رویت
visibility	قابلیت دید
adaptableness	قابلیت توافق
inaptly	با عدم قابلیت
imputability	قابلیت اسناد
imitability	قابلیت تقلید
disqualifications	سلب قابلیت
survivability	قابلیت باززیستی
serviceability	قابلیت تعمیر
serviceability	قابلیت استفاده
serializability	قابلیت تسلسل
vendibility	قابلیت فروش
salability	قابلیت فروش
tolerability	قابلیت پذیرش
retractility	قابلیت انقباض
resectability	قابلیت برش
trafficability	قابلیت عبور
trannlatability	قابلیت ترجمه
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
reproducibility	قابلیت تکثیر
transmissibility	قابلیت انتقال
repeatability	قابلیت تکرار
transportability	قابلیت حمل
renewability	قابلیت تجدید
dependable	قابلیت اطمینان
severability	قابلیت سواشدن
swivelling feature	قابلیت نوسان
suability	قابلیت تعقیب
stretchability	قابلیت بسط
stickability	قابلیت محافظت
stickability	قابلیت مقاومت
acceptability	قابلیت قبول
tactility	قابلیت لمس
accessibility	قابلیت وصول
variability	قابلیت تنظیم
solubility	قابلیت انحلال
tensibility	قابلیت کشش
tensility	قابلیت کشش
tempering quality	قابلیت بهبود
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
severability	قابلیت تقسیم
trustiness	قابلیت اعتماد
capability	صلاحیت قابلیت
trustworthiness	قابلیت اعتماد
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
portability	قابلیت انتقال
portability	قابلیت حمل
vibratility	: قابلیت ارتعاش
portability	قابلیت ترابری
conviviality	قابلیت امیزش
pliability	قابلیت خمیدگی
permeability	قابلیت تراوایی
perceptibility	قابلیت درک
volatileness	قابلیت تبخیر
penetrability	قابلیت نفوذ
opposability	قابلیت تقابل
navigability	قابلیت کشتیرانی
moveability	قابلیت حرکت
motor ability	قابلیت حرکت
versatility	قابلیت تغییر
practicableness	قابلیت عبور
disability	عدم قابلیت
disabilities	عدم قابلیت
reliableness	قابلیت اعتماد
reflectance	قابلیت انعکاس
elasticity	قابلیت ارتجاع
elasticity	قابلیت ارتجاعی
readability	قابلیت خواندن
efficiency	قابلیت کاردانی
quench aging property	قابلیت بهسازی
punishability	قابلیت مجازات
usability	قابلیت استفاده
preventability	قابلیت جلوگیری
presentability	قابلیت ارائه
pregnability	قابلیت تسخیر
veniality	قابلیت اغماض
predicability	قابلیت اسناد
meltability	قابلیت گداختن
comparableness	قابلیت مقایسه
combustibility	قابلیت سوزش
combinability	قابلیت ترکیب
coagulability	قابلیت انعقاد
emissivity	قابلیت نشر
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
emissivity	قابلیت انتشار
pourability	قابلیت ریزش
combustibility	قابلیت اشتعال
combustiblity	قابلیت احتراق
combustiblity	قابلیت انفجار
compactibility	قابلیت تراکم
communicability	قابلیت ارتباط
edibility	قابلیت خوردن
combustiblity	قابلیت تراکم
reliability	قابلیت اعتماد
failure safety	قابلیت اعتماد
castability	قابلیت ریزش
erectility	قابلیت نعوظ
expandability	قابلیت توسعه
expansibility	قابلیت انبساط
explosiveness	قابلیت انفجار
extensibility	قابلیت تمدید
extensibility	قابلیت کشش
expandability	قابلیت انبساط
brushability	قابلیت رنگرزی
excitability	قابلیت تحریک
erodibility	قابلیت فرسایش
exchangeability	قابلیت معاوضه
throughput	قابلیت عبوردهی
calculability	قابلیت شمارش
fermentability	قابلیت تخمیر
provability	قابلیت اثبات
application [applicability]	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت اجرا
culpability	قابلیت مجازات
corruptibility	قابلیت فساد
dis qualified	فاقد قابلیت