Dictiornary-Farsi | قابلیت نقل وانتقال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
transmissivity	قابلیت نقل وانتقال


Search result with all words

alienability	قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
communication	نقل وانتقال
transfusions	نقل وانتقال
transfusion	نقل وانتقال
cession	نقل وانتقال
deliver	نقل وانتقال دادن
transports	نقل وانتقال دادن
locomotion	تحرک نقل وانتقال
transporting	نقل وانتقال دادن
transported	نقل وانتقال دادن
toter	نقل وانتقال دهنده
transport	نقل وانتقال دادن
clearings	نقل وانتقال بانکی
clearing	نقل وانتقال بانکی
delivers	نقل وانتقال دادن
virus	عامل نقل وانتقال امراض
viruses	عامل نقل وانتقال امراض
transfuse	چیزی را نقل وانتقال دادن
bankable	قابل نقل وانتقال بانکی
air delivery	نقل وانتقال از راه هوا
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
airborne	بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
ecesis	نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
channelled	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel	هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
down line processor	پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
habilitation	قابلیت
solvability	قابلیت حل
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
competence	قابلیت
skill	قابلیت
capacity	قابلیت
capacities	قابلیت
contemptibility	قابلیت
fitness	قابلیت
adaptability	قابلیت
capability	قابلیت
solubility	قابلیت حل
susceptibility	قابلیت
abilities	قابلیت
ability	قابلیت
eligibility	قابلیت
competence	قابلیت
trustworthiness	قابلیت اعتماد
extensibility	قابلیت کشش
transportability	قابلیت حمل
flexility	قابلیت تغییر
flammability	قابلیت اشتعال
fissility	قابلیت انشقاق
fermentability	قابلیت تخمیر
trustiness	قابلیت اعتماد
predicability	قابلیت اسناد
erodibility	قابلیت فرسایش
fordability	قابلیت عبور
pliability	قابلیت خمیدگی
habitability	قابلیت سکنی
preventability	قابلیت جلوگیری
permeability	قابلیت تراوایی
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
trannlatability	قابلیت ترجمه
fusibility	قابلیت گداز
fusibility	قابلیت ذوب
fungibility	قابلیت تعویض
presentability	قابلیت ارائه
trannlatability	قابلیت انقال
pregnability	قابلیت تسخیر
transmissibility	قابلیت فرستادن
transmissibility	قابلیت انتقال
forgeability	قابلیت اهنگری
extensibility	قابلیت تمدید
explosiveness	قابلیت انفجار
usability	قابلیت استفاده
portability	قابلیت حمل
portability	قابلیت انتقال
potability	قابلیت شرب
divisibility	قابلیت تقسیم
distensibility	قابلیت انبساط
dissolubility	قابلیت انحلال
potability	قابلیت حمل
dis qualified	فاقد قابلیت
weldability	قابلیت جوشکاری
digestibility	قابلیت هضم
wettability	قابلیت خیسی
destructibility	قابلیت انهدام
volatileness	قابلیت تبخیر
portability	قابلیت ترابری
edibility	قابلیت خوردن
expansibility	قابلیت انبساط
expandability	قابلیت توسعه
expandability	قابلیت انبساط
excitability	قابلیت تحریک
exchangeability	قابلیت معاوضه
erectility	قابلیت نعوظ
veniality	قابلیت اغماض
emissivity	قابلیت انتشار
emissivity	قابلیت نشر
versatility	قابلیت تغییر
practicableness	قابلیت عبور
vibratility	: قابلیت ارتعاش
dependability	قابلیت اطمینان
severability	قابلیت سواشدن
interpretability	قابلیت تفسیر
repeatability	قابلیت تکرار
renewability	قابلیت تجدید
interchangeability	قابلیت تعویض
interchangeability	قابلیت تبادل
intelligibility	قابلیت فهم
meltability	قابلیت گداختن
reliableness	قابلیت اعتماد
solubility	قابلیت انحلال
inheritability	قابلیت توارث
inflammability	قابلیت اشتعال
machinability	قابلیت تراش
interpretability	قابلیت توجیه
reproducibility	قابلیت تکثیر
serviceability	قابلیت تعمیر
serviceability	قابلیت استفاده
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
serializability	قابلیت تسلسل
severability	قابلیت تقسیم
vendibility	قابلیت فروش
malleability	قابلیت انعطاف
salability	قابلیت فروش
manageability	قابلیت اداره
navigability	قابلیت کشتیرانی
maneuverability	قابلیت مانور
retractility	قابلیت انقباض
resectability	قابلیت برش
reflectance	قابلیت انعکاس
stickability	قابلیت محافظت
opposability	قابلیت تقابل
quench aging property	قابلیت بهسازی
stickability	قابلیت مقاومت
tensility	قابلیت کشش
penetrability	قابلیت نفوذ
tempering quality	قابلیت بهبود
punishability	قابلیت مجازات
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
tolerability	قابلیت پذیرش
perceptibility	قابلیت درک
trafficability	قابلیت عبور
hardenability	قابلیت سختی
readability	قابلیت خواندن
tensibility	قابلیت کشش
motor ability	قابلیت حرکت
inaptly	با عدم قابلیت
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
moveability	قابلیت حرکت
imputability	قابلیت اسناد
swivelling feature	قابلیت نوسان
tactility	قابلیت لمس
imitability	قابلیت تقلید
ignitibility	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت احتراق
ignitability	قابلیت اشتعال
habitableness	قابلیت سکونت
addibility	قابلیت افزایش
productivity	قابلیت تولید
capability	صلاحیت قابلیت
dependable	قابلیت اطمینان
variability	قابلیت تنظیم
usefulness	قابلیت استفاده
accessibility	قابلیت وصول
acceptability	قابلیت قبول
failure safety	قابلیت اعتماد
adaptability	قابلیت انطباق
adaptableness	قابلیت توافق
absorptivity	قابلیت جذب
absorbency	قابلیت جذب
absorbability	قابلیت جذب
visibility	قابلیت دید
visibility	قابلیت رویت
resilience	قابلیت ارتجاع
comparability	قابلیت قیاس
disability	عدم قابلیت
disabilities	عدم قابلیت
elasticity	قابلیت ارتجاع
availability	قابلیت استفاده
throughput	قابلیت عبوردهی
usability	قابلیت اجرا
flexibility	قابلیت انعطاف
usefulness	قابلیت اجرا